آرون حسینی: " مثل مجسمه " موفقترین آلبوم یراحی
+ این یک سبک و ژانر است و مختص به
سیروان و یا شخص دیگری نیست
+ "باید میشناختیم همو" برگرفته از یک فضای نوستالژیک است
آرون این آلبوم را موفقترین اثر یراحی میداند و معتقد است که مثل مجسمه آلبومی است که از تکرار فاصله گرفته و مانع سقوط شده است چراکه یراحی با گفتاری جدید با مخاطبانش ارتباط برقرار کرده است. با وی درمورد حرف و حدیثهایی درخصوص سبک آلبوم و چرایی الهام گرفتناش از آهنگی از گروه “The Supremes” صحبت کردیم.
نظرتان در مورد کلیت آلبوم "مثل مجسمه" چیست؟
شخصا از روز اول شکل گیری آلبوم در جریان کار بودم . این آلبوم بسیار حساب شده و با فکر بود و بعد از دو آلبوم قبلی نقطه اوج «مهدی یراحی» است و مهدی پختهتری را در این آلبوم دیدیم. کارها و فضایی را که دوست داشته را انجام داده است و اینکه خواست متفاوت باشد و درست این کار را انجام داد و این تفاوت را بهخوبی نشان داد. متاسفانه بسیاری میخواهند در موسیقی متفاوت باشند و کارهای جدید انجام بدهند اما از آنطرف میافتند و به جای اینکه یک ژانر جدیدی رادر حیطه کاری خودشان وارد کنند ، برعکس عمل میکنند. به نظر من مهدی این کار را بسیار درست انجام داد و یکی از موفقترین کارهای بعد از دو آلبوم قبلی بوده است.
« مهدی یراحی » در این آلبوم خیلی از فضای قبلیشان فاصله گرفته است، نظرتان درمورد این فاصله گرفتن یراحی از آن فضای غمگین آلبومها و کارهای قبلیشان چیست؟
مهدی در آلبومهای قبلی کارهایش را و آن فضای به قول شما غمگین را انجام داده است و اگر ادامه میداد تکراری و مثل کسان دیگر میشد که به آلبوم چهارم، پنجم هم می رسند اما خودشان را تکرار میکنند و درواقع فضا و حرف جدیدی برای گفتن ندارند. یک آدم نمیتواند یک کلمه و حرف را دائما برای مردم بزندوباید حرفهای متفاوت را با زبانهای مختلف بیان کند تا بتواند هم هواداران جدیدتری جذب و هم بتواند با اقشار مختلف مردم صحبت کند و همفکر باشد. به نظر من فکر بسیار خوبی بود و شخصا آلبوم «مثل مجسمه» را خیلی دوست دارم و همیشه قبل از اینکه آلبوم منتشر شود، قطعاتاش را با مهدی گوش میدادم و لذت میبردم و شخصا به خودش هم گفتم که این آلبوم، بسیار درست است.
در ولت آلبوم به الهام گرفتم از آهنگی از گروه “The Supremes”اشاره شده بود، بسیاری از خوانندهها و تنظیم کنندگان این موضوع را پنهان میکنند اما شما اعلام کردید
خوب برای اینکه الهام گرفته شد و در تمام دنیا این موضوع را اعلام میکنند. این کاری بود که مهدی خیلی دوست داشت و فضای کار را از آن الهام گرفتیم و به نظر من کاری که درست بود را انجام دادیم.
چرا از این قطعه الهام گرفتید؟
مهدی این قطعه را دوست داشت و برایش یک فضای نوستالژیک بود. من هم این قطعه را شنیده بود و وقتی دوباره شنیدم از اینکه از قطعه الهام بگیریم خیلی استقبال کردم و یک حس نوستالژیکی در خودما هست و آن همزادپنداری که با آن قطعه داشتیم را توانستیم با مردم به زبان فارسی و زبان مردم ایران صحبت کنیم و این حس را درمیان بگذاریم. به نظر من هم درست انجام شد و شخصا از کاری که انجام دادم راضی هستم.
ما آلبوم را که گوش میدهیم مخصوصا در قطعاتی که آقای بهادری زحمت ترانه و آهنگسازی کار را برعهده داشتند خیلی فضای کار شده بین فضای خودشان و « سیروان خسروی » است و بسیاری از مخاطبین موسیقی به آن اشاره کردهاند، به نظرتان چرا این فضا احساس میشود و اینکه آقای یراحی خودشان علاقمند به کار کردن در این فضا بودند؟
ما فضای شخص را نداریم و یک ژانر و فضای غیر ایرانی است. به طور مثال اگر فضای یونانی کار کنیم میگویند فلان خواننده کار میکند و اینگونه نیست. یک سبک و ژانری است که اگر هرکسی کار کند، مختص «
سیروان» و یا شخص دیگری نیست و اکثرا در این فضا کار میکنند. «
شادمهر» هم حدود سال هشتاد فضای غربی داشت و یا بسیاری از خوانندگان دیگر کار میکردند همچون «
کاوه یغمایی» در سال 79 آلبوم «
مترسک » در آن فضا بود. این فضا مختص کسی نیست و ژانری است که ما در این آلبوم کار کردیم و تلفیقی بین فضای مدرنتر با فضای شخصی مهدی بود.
بسیاری از کسانی که پیگیر موسیقی بودند به این نکته اشاره کردند که چرا «مهدی یراحی» یکدفه تغییر فضا داد.
ببینید نمیتوان همیشه یکجور بود و شخصا معتقدم که مهدی این تفاوت را بهدرستی انجام داد. مهدی به آنصورت هم سبک عوض نکرد و در این آلبوم مهدی، خودش است و فقط زبان گفتارش را تغییر داده است چراکه کارهایش را انجام داده است و اگر بیاید دوباره "سازش" بخواند خوب همان "سازش" هست چرا دوباره ان کار را بخواند؟! این قطعات هست و مخاطبین آنها را گوش میدهند. این تکرار در خودش است که منجر به سقوط می شود چیزی که خوانندههای یک نسل قبلی به سقوط رسیدند و نسل جدیدی که روی کار آمدند هم دارند به تکرار میرسند و نسل در حال عوض شدن است و به نظرم مهدی درستترین کار را انجام داد که زبان گفتارش را عوض کرده است.
نقطه قوت آلبوم را در کدام بخش میبینید؟
پکیج کلی آلبوم درست است و برایش زحمت کشیده شده است. از روز اول مهدی بسیار بر روی ترانه، آهنگسازی، تنظیم و میکس دقت کرد و من ناظرش بودم. شخصا نه به عنوان یک موزیسین بلکه به عنوان یک شنونده که آلبوم را گوش میدهم به نظرم پکیج درستی بود.
شخصا کدام قطعه را بیشتر دوست دارید؟
از روز اول شخصا از لحاظ فضایی، قطعه"مثل مجسمه" را بسیار دوست داشتم و بار اولی که ملودی کار را شنیدم که «امیرعلی بهادری» ساخته بود پیش از تنظیم، گفتم این کار بسیار قشنگ است و حس خوبی را منتقل میکند و تنظیم کار را هم «هومن نامداری» به خوبی انجام داد و به فضای کار چند پله اضافه کرد.
گمان میکنم قرار بود با قطعات بیشتری در آلبوم حضور داشته باشید، چرا در یک قطعه همکاری داشتید؟
بر روی قطعات بیشتری کار میکردیم اما متاسفانه یک جریانی برای من پیش آمد که نتوانستم از لحاظ زمانی با مهدی هماهنگ شود و فضای آلبوم نیز به سمت دیگری رفت و اکنون بر روی قطعات بیشتری در حال همکاری هستیم اما کارهایی که قرار بر انجاماش بود به این آلبوم نرسید و برای کارهای بعدی گذاشتیم که درحال انجامش هستیم.
در همکاریهای بعدیتان قرار است تک تراکی ا زآقای یراحی با تنظیمی از شما منتشر شود؟
اکنون در حال همکاری هستیم و مشخص نیست این همکاری در آلبوم یا تک تراک است. کارهای جدید بسیار است.من با مهدی قبل از اینکه همکار باشم رفیق هستیم و اینگونه پیش میرویم. کارهای جدیدمان در حال انجام است و امید به خدا به مرحله خروجی برسد و مردم و شما بشنوید و ببینیم بازخوردهای به چه صورت است.
نظرتان درمورد آلبومهایی که اخیرا منتشر شد چیست؟
با دقت گوش ندادم و بیشتر به صورت گذری بوده است و دقت نکردهام چرا که بسیار درگیر کار بودم و فرصت آنالیز کردن کارها را نداشتم.
و صحبت پایانی؟
همیشه صحبتی که داشتم و جا دارد بگویم این است که مردم ما باید کمی قضاوت کردن در مورد هنرمند را کم کنند و درجایگاه یک کارشناس سریع قضاوت نکنند. بعضی اوقات شخصا یکسری کلماتی را من در فضای مجازی میخوانم و میبینم که درست نیست. مردم باید اول قطعه را بشنوند و با قطعه همزادپنداری کنند تا اینکه با تعصب به یک خواننده دیگر یا هر مسئله ی دیگری قضاوت کنند. به نظر من بهتر است که منصفانه قضاوت کنند.
منبع:
ریتم نو
نویسنده:
مریم رفایی