[divider style="solid" top="20" bottom="20"]
[شهاب دارابیان – روزنامهنگار ادبیات]
شاید بتوان شهرزاد را تولد دوباره محسن چاوشی دانست، قطعاتی که هرکدام مانند حرکات یک مبارز رزمی درزمانی مناسب اجرا شدند و حاصل آن موفقیت فرد و تیم شهرزاد بود. اگر پروسه تولید این قطعات را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که محسن چاوشی ، مانند یک فیلمنامهنویس عمل کرده چراکه هرکدام از قطعات شهرزاد بر اساس روند حرکتی فیلم تولیدشده و به بهترین شکل ممکن جلو رفته است. بهطورمعمول هر اتفاقی در جامعه ما با بازخوردی از سوی مخاطبان روبهرو است و شهرزاد نیز از این قاعده مستثنی نبود، برخی بعد از انتشار هر آهنگ دست به ستایش محسن چاوشی زدند و او را عامل استقبال از سریال شهرزاد دانستند و عدهای نیز مثل همیشه در بوق و کرنا کردند که کارهای پخششده چنین است و چنان است.
پرونده فصل اول شهرزاد، سرانجام بسته شد اما متأسفانه طی روزهای گذشته و با توجه به انتشار قطعه «دیوونه» در مراسم اختتامیه این سریال، جبههگیری بدی از سوی گروهی خاص، نسبت به ترانهسرای این اثر (پدرام پاریزی) وارد شد و درست زمانی که تنها دو ساعت از انتشار این قطعه گذشته بود، یادداشتهای جهتداری در پیجهای طرفداری محسن چاوشی منتشر شد که باکمی دقت به این یادداشتها میتوان فهمید که این نوشتهها با جهت و دیدگاهی خاص، قبل از انتشار «دیوونه» نوشتهشده و چند ساعت بعد از پخش کار منتشرشدهاند زیرا با توجه به استقبال مردم از این قطعه نمیتوان انتشار چنین مطالبی که در آنها از قلمهای قوی برای تخریب ترانهسرا استفادهشده را تصادفی دانست.
بدون شک کار کردن با خواننده مطرح و محبوبی مانند محسن چاوشی آرزوی هر ترانهسرایی است اما متأسفانه طی سالهای گذشته انحصاری خاص در ترانه ایجادشده و بهجز عدهای مشخص، سایر ترانهسراها نمیتوانند به چند کیلومتری استودیو خوانندههای مطرح نزدیک شوند. حال با توجه به بیان این موضوع، شاید پدرام پاریزی نامی ناآشنا برای مردم و علاقهمندان موسیقی باشد اما بیتردید این اسم برای علاقهمندان حوزه شعر و ترانه اسمی آشناست زیرا معمولاً در تمامی جلسات شعری که او حضور دارد، ترانههایش با استقبال خوب مخاطبان روبهرو میشود و بههیچوجه نمیتوان قدرت شعری او را نادیده گرفت. بنابراین این کشف را باید پای تیزهوشی محسن چاوشی گذاشت که طی سالهای گذشته با انتخاب حسین صفا، امیر ارجینی، روزبه بمانی و حسین غیاثی ثابت کرده که شعر و ترانه را به خوبی میشناسد و این توانایی را دارد تا با توجه به نیازهای بازار و علاقه مردم، بهترین کارها را عرضه کند.
قصد دفاع یا نقد پاریزی را نداریم اما بررسی یک ترانه از این ترانهسرای جوان نمیتواند ملاک خوبی برای سنجش عیار این ترانهسرا باشد. بیتردید حسین صفا یکی از بهترین و بیرقیبترین ترانهسرایان حال حاضر است و در توانمندیهای او هیچ شکی نیست اما وابسته و تحت تأثیر بودن پاریزی به حسین صفا به دلیل استفاده از وزن «فعلاتن فعلن» یک نسبت خندهدار و مضحک است چراکه در سالهای گذشته کارهای زیادی در این وزن ارائهشده است. برای مثال میتوان به چند نمونه زیر اشاره کرد:
نام ترانه: تظاهر / ترانهسرا: فرید احمدی/ خواننده: بنیامین بهادری
نام ترانه: عشق یعنی/ ترانهسرا: کوروش سمیعی/ خواننده: فریدون اسرایی
نام ترانه: هیچ در هیچ/ ترانهسرا: احسان حائری/ خواننده: چهارتار
نام ترانه شونه های تو/ ترانهسرا: سروش دادخواه/ خواننده: مهدی یراحی
از مثالهای بالا که همگی در سال ۹۳ و ۹۴ تولیدشدهاند میتوان نتیجه گرفت که سند وزن «فعلاتن فعلن» به نام کسی نیست و نمیتوان ترانهسرایی که از این وزن استفاده کرده را متهم به تقلید و تحت تأثیر بودن از شخص خاصی دانست.
بعد از وزن نوبت به بررسی لحن و زبان ترانه میرسد، اینکه ترانه به چه زبانی نوشتهشده، ارتباط چندانی به ترانهسرا ندارد چراکه خوانندهای در حد و اندازه محسن چاوشی قطعاً ترانه را با توجه به نیازش سفارش میدهد و استفاده از جملههای عامیانه را نمیتوان ضعفی از طرف پاریزی دانست زیرا با بررسی کارهای او در صفحه اینستاگرامش متوجه خواهید شد که او استاد سرودن شعرهای سنگین و عمیق است.
در برخی از صحبتها مطرحشده از سوی صفحات طرفداران محسن چاوشی و یکی از خبرگزاریهای مطرح کشور، از «دیوونه» بهعنوان سخیفترین اثر محسن چاوشی نامبرده شده که این مسئله نیز نیاز به بررسی بیشتری دارد چراکه هرچقدر هم که پاریزی در سرودن این ترانه از جملههای عامیانه استفاده کرده باشد، اما نمیتوان این اثر را با مصرع فراموشنشدنی «اره را چون فرو کنی، چه درکشی، چه تو کنی» مقایسه کرد. درمجموع مقایسه این کار با آهنگهایی مانند «خواب» و «قطار» کار اشتباهی است و به نظر میرسد مقایسه این اثر با آهنگ «بگو مگو» چاوشی منطقیتر باشد، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که «دیوونه» نخستین کاری است که از پدرام پاریزی در بازار موسیقی منتشرشده و هیچ اثر دیگری بهجز «دیوونه» در پرونده اجرایی او دیده نمیشود.
در جمعبندی مطالب بیانشده باید گفت که قطعه «دیوونه» با تمام نقاط ضعف و قدرتش در کارنامه محسن چاوشی ثبتشده و بهترین قضاوت کننده مردم هستند. دنیای امروز دنیای رقابت است و هر فردی برای حفظ جایگاهش باید در مسیر پیشرفت و ترقی گام بردارد، بنابراین این مطلب به ما این نوید را میدهد که دیر یا زود انحصار ترانه نیز شکسته خواهد شد، ترانهسراهای قوی جذب بازار و ترانهسراهای ضعیف فاصله میگیرند. در پایان باید گفت که آقای خاص با خواندن ترانه «دیوونه»، برای چندمین بار ثابت کرد که در اوج شهرت و محبوبیتش، هنوز هم دغدغه موسیقی دارد و به دنبال شکستن قفلهایی است که کمتر خواننده تمایلی به باز کردن آنها دارد.
منبع: ریتم نو
اندکی صبر سحر نزدیک است
درسته کسی نمیتونه ایشونو قضادت کنه چون من خودم از طرفداران ایشون هستم
و یه قطعه در آلبوم" امیر بی گزند"که احتمالا بعد از ماه رمضان پخش میشه محسن از ایشون خونده که امیدوارم یکی از شعرای عالیشون باشه.
شعراشون بسیااار زیباست ولی من اینو نپسندیدم .
ولی قطعا اونچیزی که چاوشی خواسته،تو این شعر دیده.
موفق باشن قلمشون سبز
هم شعر زیبا بود و هم موزیک
من خیلی خوشم اومد
عامیانه و زیبا
این نیز بگذرد
مهم اینست که عزم چاووشی جزم و قدمهایش استوار
و از همه مهم تر طرفدارنی مثل ما سالهاست چاووشی رو فهمیدیم و دوست داریم حالا چه با شهرزاد چه بی شهرزاد.
ولی مهم نیست چاوشی به هیشکی باج نمیده.
کسی که چند ساله وقت و فکر و ذکرش بدور از هر حاشیه مشغول کار تو این زمینه بوده و خیلی دقیق کار کرده رو نباید بسادگی نقد کرد