روزبه در خصوص انتشار کتابش در نمایشگاه امسال گفت: «تا قبل از اینکه اساتید راجع به مجموعهی «
نامیر » نظر نداده بودند تصمیم قطعی برای آیندهی این اشعار محاوره نداشتم اما وقتی دیدم که موردقبول آنها واقع شد. تصمیم به چاپ مجموعهی خویش گرفتم ؛ از نتیجهی این کار نیز راضی هستم چراکه این کتاب جزو پرفروشترین کتابهای ترانه شد همچنین باگذشت زمانی کوتاه برای چاپ دوم آن تلاشهایی صورت دادهایم.»
وی افزود: «موفقیت امروزم را مدیون خیلی از آدمها ازجمله خواهر عزیزم که او نیز در حوزهی شعر سپید قلم میزند و «
ناصر فیض » گرامی که در کنار حمایتهایش بسیار از او آموختم همچنین تلاش خود درزمینهٔ رسیدن به قلم شخصی هستم ،زیرا معتقدم که هیچگاه نباید در نوشتن ادای کسی یا چیزی که نیستیم را دربیاوریم و باید بهنوعی خود را بنویسیم بدون آنکه لازم بدانیم از کسی وام بگیریم همین امر باعث میگردد متنها از صمیمیت خاصی دم بزنند صمیمیتی که علاوه بر آن ماحصل توجه زیاد به استحکام زبان و بافت واژگانی منحصربهفرد یک شاعر است چراکه من معتقدم رعایت اصول ، صمیمیت را در بردارد در حقیقت بر این باورم وقتی همه ارکان سر جای خود باشند ارتباطی بین مخاطب و شاعر به وجود میآید بهطوریکه خوانندهی اینگونه متون مسحور سحر حلال شاعر میگردد و صمیمیت زیادی را حس میکند چون ارتباط زیادی با متن برقرار کرده است.»
امید روزبه در پاسخ به سؤالی که آیا خود را متعلق به جریان خاصی میداند یا خیر بیان کرد: «گرچه از خیلیها آموختم اما همیشه سعی کردم با شیوهی خودم بنویسم ؛ این امر تفاوت در نوشتار را به وجود میآورد تفاوتی که جامعهی شعر و خصوصاً ترانه به آن نیاز اساسی دارد بهعنوانمثال شما هرگز نمیتوانید بگویید نوشتار «یغما گلرویی» با «روزبه بمانی» یا «افشین یداللهی » یکی است زیرا آنها دریافتهاند تفاوت رمز اصلی موفقیتشان است در همین راستا همیشه سعی کردهام در درجهی اول با متن روبهرو باشم چون متنهایی داشتیم که ازنظر کیفیت خوب نبودند اما عجین شدن آنها با موسیقی مطرحشان کرد تمام سعی من بر این است در گام اول بتوانم متن خوبی را روی کاغذ پیدا کنم به همین خاطر فقط و فقط به کیفیت متن فکری کنم گرچه انکار نمیکنم دوست دارم این متنها با اجرا مواجه شوند اما دغدغهی اصلی من معروف شدن نیست بلکه هدف من نوشتن متن هرچه بهتر است تا چیز دیگر ! باید بگویم هیچگاه از این امر پشیمان نیستم اما حسرت میخورم فضای موسیقی ایران به شکل ناعادلانهای برقرار است بدین ترتیب بعضی کسانی که حق به دست آوردن جایگاهی در ترانه را ندارند، با استفاده از ارتباطاتشان جایگاهی را به دست میآورند ای امر قبایی گشاد بر تن آدم نحیفی را متبادر میکند با همین اوصاف خیلی کسانی که شایستهی رسیدن به جایگاه در این زمینه هستند مهجور ماندهاند بهعنوانمثال با بررسی آلبومهای موسیقی امسال میبینیم بهجز چند آهنگ گویی بقیه حرفی برای گفتن نداشتند اما خیلی از این قضایا ناراحت نیستم و معتقدم متن خوب روزی به سرانجام میرسد حتی اگر خالق آن در حیات نباشد!»
او علت روی آوردن بیشازحد انتظار ترانهسرایان به خوانندهها را یکی ازدیاد ترانهسرایان و بهنوعی سنگین شدن کفهی ترازوی موسیقی به یک سمت دانست و افزود: «با این ازدیاد جامعهی آماری برخی سعی میکنند به هر قیمتی که شده آثار زیادی را در معرض اجرا بگذارند در ادامه گفت دو-سه باری با یک ترانهسرا مشغول گپ و گفت شدم که بالغبر پانصد کار اجرایی از او شنیدهایم اما خودش اذعان داشت که کاملاً اتفاقی وارد این عرصه شده!»
وی در ادامه اضافه کرد: «به هر قیمت و با هر خوانندهای همکاری نمیکنم و در آیندهی نهچندان دور نیز ترانهی از من را با عنوان «میدون خراسون» با صدای «
مجید صفدری » خواهید شنید؛ همکاریهای دیگری نیز داشتهام که به دلیل قطعی نشدن آنها فعلاً از نام بردن معذورم ،باید بگویم برایم اسم خواننده مهم نیست اما کیفیت نهایی کار بسیار مهم است.»
روبه در پایان گفت: «امیدوارم روزی را در دنیای هنر شاهد باشیم که هر کس جای واقعی خود را دارا است.»
منبع :
ریتم نو
نویسنده :
فرزین پاک طینت