ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

کد خبر: ۷۲۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۲۲ تير ۱۳۹۴

بنیامین بیانی : امیدوارم سطح توقع مردم از آثار هنری بالا برود

ریتم نو : بنیامین بیانی متولد 1362 دارای مدارکی درزمینهٔ موسیقی و کنسرواتوار است. وی در گفت‌وگو با خبرنگار «ریتم نو» از فعالیت‌های سابق و اخیرش در گروه‌های موسیقی مختلف سخن گفت.
بنیامین بیانی : امیدوارم سطح توقع مردم از آثار هنری بالا برود بنیامین بیانی : امیدوارم سطح توقع مردم از آثار هنری بالا برود


 

از فعالیتتان در گروه "آرپژ" توضیح دهید؟

حدود یک سالی می‌شود که با این گروه همکاری ندارم اما در زمان فعالیتم در این گروه که حوزه فعالیتش اجرای زنده برای خوانندگان موسیقی پاپ  است با خوانندگانی چون سعید عرب ، رضا رویگری ، محمدرضا هدایتی ، رضا صنعتگر و... همکاری داشتیم. حدود دو سال پیش در جشنواره موسیقی تابستانی در جزیره قشم ، گروه آرپژ برای سعید عرب ، نیما علامه ، مرحوم مرتضی پاشایی ، مهدی احمدوند و... اجرا داشت که با گروه آرپژ حدود بیست روز در این جشنواره همکاری داشتم.

 

دلیل جدایتان از این گروه چیست؟

سرپرست این گروه « محسن افشار » و دیگر اعضای آن از دوستان خوب من هستند اما این طبیعی است که هر نوازنده‌ای گروه‌هایی را که فعالیت بیشتری دارند را انتخاب کند.

 

در حال حاضر به‌جز گروه « محسن یگانه » با چه گروه‌هایی همکاری دارید؟

من در همان زمان حضورم در گروه آرپژ هم با گروه‌های دیگر همکاری داشتم و برای خوانندگان مطرحی چون رضا صادقی ، محمد علیزاده ، مهدی یراحی ، گروه سون نیز در چند اجرا ساز نواخته‌ام. در حال حاضر اولویت اول من همکاری با گروه محسن یگانه است اما زمانی که این گروه فعالیتی ندارد و اگر تداخلی ایجاد نشود با گروه‌های دیگر نیز همکاری می‌کنم.


 

ازنظر شما نوازنده‌ها در ایران در چه جایگاهی قرار دارند؟

در کل جایگاه هنرمندان با وضعیت مطلوب ازنظر درآمد و دوران اوج فاصله دارد بعدازاین دوران ، در سایر کشورها نوازنده‌هایی که در سطح حرفه‌ای نوازندگی می‌کنند ازنظر اقتصادی به نقطه امنی می‌رسند و از راه نوازندگی یا انتشار آلبوم‌های بی‌کلام درآمد کسب می‌کنند ، اما در ایران انتشار آلبوم‌های موسیقی بی‌کلام توسط نوازنده‌ها با موفقیت روبه نشده و این نشان‌دهنده طرفدار کم موسیقی بی‌کلام و موسیقی که پایه آن بر اساس تکنیک‌های نوازندگی است اما گمان می‌کنم و مردم آشنایی بیشتری پیداکرده‌اند و به‌تدریج به این نوع موسیقی روی خواهند آورد و شاید نسل بعدی نوازنده‌ها هم بتوانند از همین طریق فعالیت و درآمد داشته باشند.

درآمد پایین نوازنده‌ها نسبت به خواننده‌ها در تمام دنیا رایج و طبیعی است و تنها تفاوت، حوزه فعالیت گسترده‌تر نوازنده‌ها است و این‌که در خارج از کشور علیرغم خواننده سالاری ، نوازنده‌ها در بین مردم بیشتر شناخته می‌شوند و توان برگزاری کنسرت برای هواداران علاقه‌مند خودشان رادارند اما باوجود علاقه من به خواننده گروه‌هایی که با آن‌ها همکاری دارم اگر با توجه به سازم قصد برگزاری کنسرتی را در سبک‌های جاز یا بلوز داشته باشم قطعاً توان جذب مخاطب را ندارم و این باعث می‌شود نوازنده‌ها از سبک موردعلاقه خودشان دور شوند.

 

نوازندگی شغل به‌حساب می‌آید؟

تحت شرایطی بله می‌توان با نوازندگی در استودیو و کنسرت‌ها درآمد کسب کرد اما نیاز به دیده شدن دارد و قطعاً در ایران نوازنده‌هایی هستند که خیلی بهتر از من ساز می‌زنند اما دیده نشده‌اند و این خوب نیست. دلیل این دیده نشدن و عدم کشف چنین استعدادهایی کمبود زمینه کاری نوازندگی است.  قطعاً اگر تعداد اجراهای زنده بیشتر و امکان برگزاری راحت‌تر شود نیاز به افراد بیشتری در این عرصه احساس می‌شود و این منجر به دیده شدن افراد بااستعداد در این زمینه خواهد شد

 

در مورد گرایش نوازنده‌ها به سمت خوانندگی چه نظری دارید؟

همه می‌توانند خواننده شوند و این گرایش کاملاً سلیقه‌ای هست. درست خواندن مهم است  که ما خوشبختانه خواننده باسواد در کشورمان زیاد داریم و اکثر کسانی که من با آن‌ها همکاری کردم افراد باسوادی بوده‌اند اما درعین‌حال خواننده‌هایی هم هستند که باسواد کمتر و به‌صورت تجربی خواننده شده‌اند و قطعاً وقتی نوازنده‌ای به خواننده شدن رو میاورد با توجه به سواد موسیقایی و با کمک گرفتن از سواد و علم موسیقی، می‌تواند خواننده موفقی شود. شخصاً این گرایش را حرکت مثبتی میدانم.

 

ازنظر شما سلیقه مردم نسبت به گذشته بهتر شده یا خیر؟

خیر؛ به نظر من سلیقه موسیقی مردم حتی نسبت به دهه هفتاد هم پسرفت داشته است. متأسفانه بعد از انقلاب، موسیقی ما در دهه هفتاد شکل گرفت و در آن زمان موسیقی‌های با تفکر بیشتری ارائه می‌شد و مثل امروز صرفاً به جهت دارا بودن معیارهای محدود برای هیت شدن به مدت خیلی کوتاه، قطعات یا آلبوم‌ها ارائه نمی‌شد و پشت ترانه ، آهنگسازی و تمامی عوامل آن فکری بود و عوامل تولید یک اثر همگی موسیقیدان‌های بزرگی بودند و ماندگاری خیلی بیشتری داشت  اما امروزه مردم حتی جُنگ‌هایی که در سال‌های اخیر منتشر و مدتی به محبوبیت فراوان رسیده بود را هم از یاد برده‌اند.

اکنون هم، کارهای خوب زیاد داریم اما متأسفانه تعدادی از افراد فعال عرصه موسیقی علم کافی را ندارند و صرف توان کار کردن با برنامه‌های تولید موسیقی در این عرصه فعال هستند. به همین دلیل ماندگاری آثار امروز موسیقی خیلی کمتر از گذشته و سلیقه مردم در عدم ماندگاری بسیار مؤثر است چون مردم گویا آثاری که تفکر زیادی در پشت آن بوده را نمی‌پسندند و فقط در ایران این‌گونه نیست . اکنون در تمام دنیا، موسیقی نسبت به دهه‌های قبل پسرفت می‌کند و همه به این نتیجه رسیده‌اند که آهنگ‌های قدیمی ماندگارترند. یکی دیگر از  دلایل که بر سلیقه مردم تأثیر می‌گذارد و آن‌ها را به سمت کارهای ضعیف‌تر متمایل می‌کند؛ عدم توجه به سواد موسیقی است. درگذشته در مدارس خارج از کشور هم به تدریس موسیقی بیشتر اهمیت داده می‌شد تا جایی که من اطلاع دارم و در ایران هم آموزشگاه‌های موسیقی بازدهی مناسبی ندارند و صرف از دست ندادن هنرجوهای خوشان به آموزش مطالبی بااهمیت کمتر می‌پردازند.

این عوامل زمینه یادگیری موسیقی را کاهش می‌دهد و چون مردم علم موسیقی را خوب متوجه نمی‌شوند باعث دور شدن مردم از قطعاتی می‌شود که با علم و قدرت موسیقی قابل‌توجهی ساخته‌شده است. مردم به سمت آهنگ‌هایی که ریتم‌های معمول و باانرژی هستند می‌روند. یک عامل دیگر تجربی‌تر شدن فعالیت دست‌اندرکاران موسیقی است، آهنگسازان و تنظیم‌کننده‌های قدیمی بیشتر بر علم موسیقی تسلط داشتند و گرایش مردم را تغییر دادند شاید این عوامل باعث می‌شود آلبوم "یک‌لحظه عاشق شو" از « حمید حامی » با توجه به قدرت و تفکری که پشت قطعات و آلبوم بود، شنیده نشد.

 

صحبت پایانی؟

شخصاً معتقدم اولین معیاری که می‌تواند قدرت یک اثر هنری را در هر نوع هنری اعم از موسیقی ، سینما و ... بالا ببرد خود مردم و مخاطبان آن آثار هستند و سلیقه مردم سطح توقع از آثار هنری را بالا یا پایین می‌برد و امیدوارم سطح توقع مردم از آثار هنری بالا برود و ما شاهد کارهای بهتری در عرصه موسیقی باشیم.

 

منبع : ریتم نو

نویسنده: حامد سُلگی
تقویم هنری ادامه