+ فریدون شهبازیان: روز به روز به خاطر سرگرم نگه داشتن مردم، از اصالتهای موسیقی میکاهیم
+ آنچه به عنوان موسیقی اصیل ایرانی به خورد مردم داده میشود، واقعی نیست
+ کسانی که از آبشخور موسیقی آب مینوشند، تعدادشان چندین برابر هنرمندان موسیقی است
+ تشکیل فرهنگستان موسیقی از واجبترین کارهاست
شهبازیان همچنین درمورد « گنجینه هنر موسیقی ایران » گفت که این روزها موسیقی اصیل سرزمین ما به شدت به آن نیازمند بوده و مورد توجه بسیاری از اهل موسیقی و مردم اصیل سرزمین ما قرار گرفته است.
شب گذشته (22 خردادماه 1395) مراسم رونمایی از اولین مجموعه موسیقیایی «گنجینه هنر موسیقی ایران» با حضور جمعی از مسئولان چون علی مرادخانی (معاون امور هنری وزیر ارشاد)، فرزاد طالبی (رئیس دفتر موسیقی)، حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی)، محمد سریر (رئیس هیأت مدیره خانه موسیقی) و کسانی چون فریدون شهبازیان، پری ملکی، رضا کیانیان، علیرضا میرعلینقی، یغما گلرویی، کاوه آفاق، بابک چمنآرا ، مهدی کاشی، محسن رجبپور، محمدحسین تفرشی و غلام علمشاهی برگزار شد.
انتشار « گنجینه هنر موسیقی ایران »؛ تضمین بازگشت حس و حال موسیقی آزاد به خانه ها
علیرضا میرعلینقی (محقق و پژوهشگر) به عنوان نخستین سخنران در ابتدا با اشاره به بازنشر این مجموعه گفت: بنده خوششانس بودم که در جریان بازتولید مجموعه «گنجینه هنر موسیقی ایران» قرار گرفتم. این مجموعه 37 سال پیش بهصورت صفحه تولید شد، آن هم در سالهایی که متاسفانه صفحه روبه منسوخ شدن بود درحالی که در بسیاری از کشورها هنوز آثار اصلی و مهم موسیقی را روی صفحه تولید می کنند. فقط خانواده ناشر تنها نسخه هایی باقی مانده از این اثر را داشتند که پس از سی و هفت سال اقدام به بازتولید آن کردند که یادآور دوره ای خاص از موسیقی ما است. این اثر خلاق، بداهه و در فضایی کاملا آزاد از لحاظ ظاهر و زیبایی یکی از بهترین مجموعه ی نشر سی سال اخیر موسیقی است و برای ناشران آرزوی موفقیت دارم چراکه این مجموعه می تواند بازگشت به حس و حال موسیقی آزاد و بداهه ای مبتنی بر خلاقیت ناب را به خانه هایمان تضمین کند.
غفلت بزرگان از جغرافیای موسیقی
در ادامه از فریدون شهبازیان خواسته شده در مورد مجموعه جدیدی که یکی از گنجینههای موسیقی سالهای دور مرکز موسیقی بتهوون بوده و با همت برادران چمنآرا در دهه ۵۰ فراهم آمده و در حال حاضر توسط موسسه فرهنگی هنری «آوا خورشید» بازنشر شده است، صحبت کند.
این آهنگساز با بیان اینکه نکات لازم توسط میرعلینقی در مطالب آلبوم به صورت دقیق و محققانه گفته شده است به عدم تکرار دوباره آن ها توسط خود اشاره کرد و اجازه خواست تا درمورد جلوه دیگر موسیقی اصیل و به قول علیرضا میرعلینقی، موسیقی کلاسیک شهری و نه موسیقی سنتی (که با آن واژه موافق نبود)، صحبت کند.
وی در ابتدای صحبت هایش به هنرنمایی بهترین تکنوازان، بداههنوازان و استادانی چون جلیل شهناز، همایون خرم و امیرناصر افتتاح در این آلبوم اشاره کرد و گفت: کسانی که در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ در برنامههای «گلها» به خصوص برنامه «گلهای تازه» و «گلچین هفته» به عنوان تهیهکننده در کنارشان بودم. البته به جز ۱۲ اثری که بر روی ۱۲ آواز موسیقی اصیل ایرانی با خلاقیت و اجرای بسیار زیبا، ساخته و پرداخته شده، در ابتدا شکل ظاهری آلبوم که با بهترین صفحهبندی و رنگآمیزی و طراحی فوقالعاده زیبا، بهترین چاپ و نکات لازم و مطالب دقیق و محققانه با دو زبان فراهم آمده، جلب نظر میکند. به ویژه شکل ارائه این ۱۲ سیدی که با شیوه نو و رنگآمیزی چشمنواز در آلبوم جای گرفتهاند. در این آثار و قطعات از فرم ردیفنوازی خبر نیست. از طراحی کلاسیک گوشههای آوازهای مختلف استفاده نشده و لحنی کاملاً آزاد و آهنگسازی شده در گردش نغمهها به گوش میرسد که این روزها موسیقی اصیل سرزمین ما به شدت به آن نیازمند بوده و مورد توجه بسیاری از اهل موسیقی و مردم اصیل سرزمین ما قرار گرفته است.
شهبازیان افزود:خلاقیت در اجرای ضربیهای دلنشین و بیانی نو در کوک ساز جدید شهناز، نغمهپردازی و سؤال و جواب سازی همایون خرم و ریتمنوازی امیرناصر افتتاح در توالی و نگه داشتن تمپوی قطعات، از جذابیتهای فوقالعاده این مجموعه است. اما برای پرداختن به وجوه دیگر موسیقی اصیل ایران، میخواهم توجه شما را به نکتهای جلب کنم که همه موسیقیدانان، محققان و پژوهشگران از آن غفلت کردهاند. «موقعیت موسیقی» که دلمشغولی همه ماست و «موسیقی در موقعیت» که نمونه بارز آن همین مجموعهای است که باز نشر شده؛ موقعیتی که در سالهای اخیر نادیده گرفته شده و تمام حوصله بزرگان موسیقی، صرف تاریخ موسیقی شده و از جغرافیای موسیقی غافل شده اند.
فرهنگ موسیقی چندان گسترده نیست/ تشخیص خوب و بد برایمان دشوار شده است
این آهنگساز با طرح سوالی که آیا ما در راه حفظ، اصالت و والایی موسیقی و ارجمندیها گام برمیداریم یا روز به روز به خاطر سرگرم نگه داشتن مردم، از اصالتهای موسیقی میکاهیم؟ گفت: مردم اگر میدانستند آنچه گوش میکنند، دارای چه کیفیت و چه سابقهای است، باکی نبود. ولی چون فرهنگ موسیقی چندان گسترده نیست، تشخیص خوب و بد برایمان دشوار شده است. این موسیقی به جای تقویت فرهنگی و تهذیب اخلاقی، اگر ادامه پیدا کند موجب سردرگمی فرهنگی و ویرانی اخلاقی خواهد شد. باید بگویم در سالهای دور انواع مختلف موسیقی با هم تداخل نیافته بود و موسیقی بازاری جای خودش را داشت و موسیقی هنری ممتاز مثل این آلبوم نیز جایگاه خودش را داشت.
وی با تاکید بر این موضوع که امروز ملغمهای از انواع موسیقی به همراه موسیقی کلاسیک غربی و الکترونیک، به خورد مردم داده میشود و هیچ مرجع و نهاد با صلاحیتی نیست که بتواند از این تداخل حتی به قیمت خود موسیقی و نه باروری و اعتلای آن جلوگیری کند ، بیان کرد: موسیقیدان اجتماعی کسی است که رشته روابط عمیق اجتماعی را میبیند و خطوط اساسی سیر اجتماعی را تعقیب میکند. موسیقیدانی که با یک روابط اجتماعی کاری نداشته باشد، چون رابطه عمیقی با پیرامونش ندارد، دیر یا زود متوقف میشود و به پوچی میگراید. هنرمند ذاتاً مترقی است و در برابر پدیدههای حاد جامعه خود نمیتواند سکوت کند. هنرمندی از این دست، مانند یک پهلوان یونانی است که تا زمانی که در زمین استوار مادری خویش ایستاده بود، کسی نتوانست پشتش را به خاک آورد اما همینطور ریشهاش از زمین انسانی کنده شد، روز نابودیاش فرا رسید. بنابراین موسیقیدان آگاه، پیوند خود را همیشه با جامعه حفظ میکند و اگر روزی از آن دور شود، دیگر قدرتمند نخواهد بود. پس هرگز نباید گمان ببریم که کار آهنگسازی، خوانندگی و نوازندگی کاری آسان است یا کاری است که بتوان مانند کار اداری و آسودگی از تهیه نیازمندیهای روزانه به آن توجه کرد و یا در جایی گرم و نرم نشست و آن را پایان داد.
شهبازیان بیان داشت: در این کار روان انسان در برابر شکلهای هستی و اجتماعی قرار میگیرد و میکوشد آنچه از نظر مردمان پنهان است، کشف کند. او در کوره رنج میگدازد و میسوزد و حاصل این گداختن و سوختن، نواهایی است که هر چند با ظرافت و زیبایی به هم پیوند یافته است، ولی رنج و درد انسان را تجلی میسازد. این اشتباه بزرگی است که تصور میکنیم موسیقی اصیل و ارزشمند بدون گذشتن از این آتش سوزان رنج انسانی، ساخته و پرداخته میشود. درست است که همه مردم درباره اهمیت موسیقی، اتفاق نظر ندارند اما به نظر من و خیلیها هنرمند بودن و به ویژه موسیقیدان بودن، پیشهای عمیق و خطرناکی است و به کار مردم عادی نمیآید.
بودجه و امکاناتی که باید صرف تحقیق و پژوهش شود، متأسفانه صرف جشنوارهها میشود
این آهنگساز افزود: مبحث از این نظر که به کار خیلی از مردمان عادی نمیآید، خطرناک است. اینکه موسیقیدان باید فرهنگ هنر کشورش را پاسداری کند و با عشقی سرشار، مردم و زندگانی را دوست بدارد و در کمال پیشرفت کشور خود بکوشد. ملغمهای که این روزها به خورد مردم داده میشود، دو وجه قالب دارد؛ موسیقی اصیل ایرانی یا همان موسیقی سنتی و موسیقی ویژه جوانان یا همان موسیقی پاپ، البته به موسیقی ملی و ارکسترال، موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک شهری و نیز این آلبوم نمیپردازد که تعدادشان اندک است و تقریباً جایگاه خودشان را دارد. در موسیقی اصیل ایران، ردیف کردن گوشههای مختلف اسمگذاری برای آنها و اینکه حتماً فلان گوشه بعد از فلان گوشه نواخته شود، مشکلی را حل نمیکند. بنابراین برای حل این مشکلات و برای داشتن موسیقی اصیل ایرانی، بالنده و فراگیر، با عرفانی بازی و آکروبات بازی ادبی و قطار کردن حرفهای ابنسینا، فارابی و مراوی، کاری از پیش نمیرود.
وی توضیح داد: برای داشتن موسیقی جوانان نیز با تقلید از موسیقی های وارداتی ، گام ها و ریتم های ترکیبی به اصطلاح شش هشتم ،ملودیهای تکراری و دستکاری شده، تنظیمهای آبکی و بیهویت اتفاقی نمیافتد؛ پس چه باید کرد؟ حقیقت امر این است که نباید همه چیز را به امان خدا سپرد. بودجه و امکاناتی که باید صرف تحقیق و پژوهش شود، متأسفانه صرف جشنوارهها میشود و کسانی که در موسیقی دستی در آتش دارند، باید به خیال خودشان آهنگساز باشند، نهایتاً به کار و کاسبی خودشان میپردازند و اگر ژورنالیسم به خیال خودشان تئوریسین باشد، به قصد خودنمایی در موسیقی، پرت و پلا مینویسند. آنها میگویند مردم موسیقی اصیل ایرانی را پس میزنند و عنوان میکنند که ملالآور است. چرا؟ چون تکرار است.
ایجاد مرکزی به نام «سازمان موسیقی کشور» لازم است
شهبازیان در ادامه گفت: مگر هر چیزی که مکرر شد، ملالآور است. دیوان حافظ همه عمر با ماست که یک کلمه از شعرش نیز تغییر نمیکند. اما ما شعرش را مکرر و مکرر میخوانیم و لذت میبریم. به هر ترتیب آنچه به عنوان موسیقی اصیل ایرانی به خورد مردم داده میشود، واقعی نیست. به نظرمان این موسیقی، موسیقیهای مندرآوردی است که مردم را ملول و خسته کرده است که در خانهها نیز وضع از این هم بدتر است و موسیقی وارداتی کابارهای تا سر حد مسمومیت مصرف میشود. متأسفانه ما به جای اینکه در خدمت هنر باشیم، هنر را به خدمت خود آوردیم.
این آهنگساز همچنین تشکیل مرکزی به نام «سازمان موسیقی کشور» را به شرط آنکه خود موسیقیدانان اداره آن را بر عهده داشته باشند، برای پوشش تمامی موسیقدان ها لازم دانست و در توضیح آن بیان کرد: متأسفانه در حال حاضر کسانی که از آبشخور موسیقی آب مینوشند، تعدادشان چندین برابر هنرمندان موسیقی است که بیشتر از همه حقانیت دارند. به هر ترتیب تشکیل فرهنگستان موسیقی از واجبترین کارهاست. ما در این مرکز میتوانیم ملودیهای موسیقی سراسر ایران را جمعآوری کنیم، چارچوب ملودیک و ریتمیک آنها را حفظ کنیم و آنها را در ردیف موسیقی جای دهیم که این موضوع موجب توسعه ردیف موسیقی میشود و هم دستمایه آهنگسازان مطرح سرزمینمان خواهند بود و مطمئن باشید تنها در این صورت است که یک موسیقی واحد خواهیم داشت که همه کشورمان را دربر خواهد گرفت.کارهایی از جمله «گنجینه هنر موسیقی ایران» میتواند در این امر مهم و مؤثر باشد. در پایان نکتهای که لازم است را میگویم که امیدواری سالهای گذشته من است و همواره آرزو داشتم موسیقی به صورت ارزشمند با طراحی زیبا و فضایی جالب توجه و چشمگیر منتشر شود. متأسفانه مؤسسات کمی وجود دارند که آثار موسیقی را به چندین شکل شایستهای به بازار موسیقی عرضه میکنند که امیدوارم روز به روز بهتر و هنریتر ارائه شود.
کسانی که موسیقی میخرند باید قدر موسیقی را بدانند
بابک چمن آرا (مدیر انتشارات آوا خورشید) در مورد هدف انتشار این اثر گفت: هدف این مجموعه نیز بر این نکته استوار بود که موسیقی اصیل ایرانی این بار راحتتر به گوش مردم برسد. به هر حال مردمی کردن موسیقی، یکی از اهداف عالی ما برای تولید و ضبط این آلبوم است که بسیار به آن توجه ویژهای داشتیم.
این ناشر افرود: ازنسل اول تولید مجموعه «گنجینه هنر موسیقی ایران» هیچکس در قید حیات نیست. البته باید به این نکته اشاره کنم که این مجموعه اولین بار توسط «ریل» طراحی شده ضمن اینکه نحوه انتشار آن هم به گونهای بوده که طراحان میخواستند آنها را در قالب صفحههای بزرگ که در آن دوران محصول گرانی بوده است به تولید انبوه برسانند که متأسفانه به دلیل اتفاقی که برای خانواده ما افتاد، هیچوقت به تولید انبوه نرسید. اما بعد از پیروزی انقلاب، تغییراتی در سیاستهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد ضمن اینکه خانواده چمنآرا نیز به شدت دچار بحران مالی شد. به همین جهت در آن زمان ما مجبور شدیم که این آثار را به شرکتهای مختلف واگذار کنیم که طی آن در دهه ۶۰ تعدادی از این آثار به صورت نوار کاست منتشر شد.
وی توضیح داد: در سال ۸۳ که مؤسسه «آوا خورشید» توسط بنده ثبت شد به نوعی ناشر تمامی محصولات مؤسسه موسیقی بتهوون، ما شدیم. این آثار نیز بخشی از آن آثاری است که در آن زمان به تعدادی از ناشران فروخته شده بود ولی هنوز منتشر نشده است و بنده این آثار را که در آن زمان ۱۶۰ هزار تومان فروخته شده بود، با قیمت یک میلیون تومان برای هر اثر خریداری کردم و در این قالبی که شما امروز آن را مشاهده میکنید به بازار عرضه خواهم کرد.
چمنآرا با بیان اینکه ما هیچوقت کالای گران قیمت موسیقی نداشتیم گفت: یکی از مواردی که به شدت به آن توجه میکردم این بود که چطور میشود فضایی فراهم کرد که کالاهای ارزشمند و فاخر موسیقایی را در آن تولید کرد که بتواند معرف شایستهای برای فرهنگ و هنر گران قیمت این سرزمین باشد. من فکر میکنم موسیقی فیلم ها در جاهایی شباهتهای زیادی با هم دارد و همانطور که میبینید برخی از سینماگران برای آنکه به روند قویتری به لحاظ مالی برسند، کارهایشان را ارزان کردهاند و این تیر خلاصی به سینما بود که بعد از مدتها اساساً هدف را نیز تغییر داد و باعث شد سینما و عوامل آن ارزان باشد و بشود همان چیزی که امروزه در سوپر مارکتها میبینیم.
این تهیه کننده: من نمیخواستم چنین بلایی در تولید موسیقی من به وجود بیاید. درست است که در برخی از مواقع، برخی از دوستان ارزانفروشی کردهاند اما من تعمداً تصمیم گرفتم تا با یک طراحی و بستهبندی بسیار فاخر و ارزشمند، موسیقی گرانی را تولید کنم که ارزش ماندگاری بسیار فراوانی دارد. من معتقدم کسانی که موسیقی میخرند باید قدر موسیقی را بدانند.
این مجموعه یکی از گنجینههای موسیقی در دهه 50 مرکز موسیقی بتهوون است که به همت برادران چمن آرا تهیه شده و اکنون موسسه فرهنگی هنری «آوا خورسید» اقدام به بازنشر آن کرده است.
منبع: ریتم نو
عکس: امین باقری