+ جزئیات آلبوم جدید و همکاریها
در خصوص این مدت که کمکار بودهاید بگویید
در سال1393 کمکار نبودم زیرا هم از استقبال وهم از پخش پنج آهنگی که توسط من در سال 1393پخش شد خیلی راضی بودم اما قبول دارم در سال جاری باید حداقل دو-سه تک آهنگ انتشار میکردم که اینگونه نشد قطعاً بعد از ماه محرم و صفر ساختههای زیادی را با صدای من خواهید شنید علاوه بر این مشغول کاربر روی آلبوم جدید هستیم.
قطعاتی که در سال1393 از شما شنیدیم نسبت به کارهای قدیمیتر شما تغییراتی را داشت این چند آهنگی که قرار است بشنویم چگونه است؟
عوامل تک آهنگهای قبلی دوستانی بودند که شاید زیاد در موسیقی نامی نداشتند بااینوجود این تک آهنگها موردتوجه مخاطبان قرار گرفت و باید بگویم کار آنها را دوست داشتم در تک آهنگهای بعدی ،از هنرمندهای دیگری ازجمله رفیق خوبم کسی که 10 سال در کنار من مثل کوه ایستاده «
فربد یزدانفر» بهره گرفتهام و زحمت آلبوم جدید من را نیز فربد بر عهده دارد.
در آلبوم «سایهروشن» هم با فربد یزدانفر کارکردید اما چه شد که دوباره این همکاری ادامه دارد زیرا تا جایی که یاد دارم گفته بودید میخواهید تغییراتی در فضای موسیقی خود ایجاد کنید
اینکه ما رفیق قدیمی هستیم رفاقتمان سر جای خود اما شخصاً معتقدم حس یک خواننده باید با تنظیمکننده و آهنگسازش نزدیک باشد چون در این درک متقابل است که نتیجهی بهتر کسب خواهد شد . همینطور که گفتم حدود ده سالی میشود که ما دو نفر کنار همدیگر هستیم و او میداند که «شاهین آرین» در چه سبک و سیاق و محدودهای قدم برمیدارد؛ بهعنوانمثال اگر فربد بخواهد یک کار مدرن الکترونیکی هم بسازد میداند که برای من چه آهنگی را بسازد همانطور که اگر کار ارکسترال هم بسازد از روحیات من آگاه است . یقین دارم این همکاری به نفع هر دو سوی تعامل تمامشده است و همینطور هم خواهد بود همیشه یک زوج هنری کنار هم بودهایم و از این به بعد نیز همین روند ادامه دارد البته این بدین معنا نیست که صرفاً فقط باهم کار میکنیم زیرا بالاخره فربد هم در پروژههای دیگر نیز مسئولیتهایی را بر عهده دارد . البته در آلبوم جدیدم ، شاید علاوه بر فربد ، یک یا دو نفر را به این تیم اضافه کنیم که بازهم با نظارت خود فربد خواهد بود.
آلبوم در چه مرحلهای از کار پیش رفته است؟
کارها انتخابشده که تقریباً هشتاد درصد تنظیمهای این آلبوم را فربد انجام داده حدوداً شصت درصد ملودیها نیز از او است و چهل درصد ملودی از کسانی دیگر و بیست درصد تنظیم هم باکسانی دیگر خواهد بود در این مرحله شعر و ملودیها را انتخاب کردیم و میخواهیم در مرحلهی بعد شعرها را بر ای نظارت و صدور مجوز برای وزارت ارشاد ارسال کنیم . ضمن اینکه باید بگویم همزمان با این کار پروندهی آلبوم جدید باز شود.
چرا آنقدر با تأخیر...؟
بله؛ قبول دارم که دیر شد علت آنهم رخ دادن یک سری سلسله اتفاقهای ناخواسته بودند که هنوز علت آنها را نمیدانم اما معتقدم که نباید دیر میشد ولی این اتفاق افتاد.
فضای کار چگونه است؟
تعداد محدودی از ساختهها آرام و کلاسیک هستند در کنار این ساختهها بیشتر موسیقی شاد داریم که دور از حس همیشگیام نیست.
صرفنظر از خوب و بد قضیه،امروزه شاهد تغییر زیاد برخی خوانندهها به فراخور سلیقهی مخاطب هستیم بهعنوانمثال اکثر خوانندهها سبک خود را کنار گذاشتند و به سمت موسیقی الکترونیکی سوق پیداکردهاند نظر شما در این رابطه چیست؟
متأسفانه سلیقهی اکثر مخاطبان موسیقی پاپ به سمتی رفته که شما گفتید ؛ بهاجبار برای حضور داشتن در فضای موسیقی باید به گوش مخاطب هم توجه داشت شاید این امر خوشایند نباشد اما وضع موسیقی امروز ما این است و باید آن را بپذیریم کسانی بودند که گوش مخاطبان را آلوده کردند و در این فضای آلوده تنها کاری که میشود انجام داد این است که انتخابهای صحیحی انجام دهیم و خواندنهایمان درست و با تکنیک باشد البته که استفاده از موسیقی مدرن هیچ اشکالی ندارد اگر به آن نگاه سطحی نداشته باشیم
آیا خودتان به سمت این جریان خواهید رفت؟
هم قطعاً به این سمت خواهم رفت ولی درست و منطقی! کما اینکه در سال 93 پنج کار با این رویکرد از بنده منتشر شد. میخواستم با انتشار این کارها خود را محک بزنم و احساس میکنم از پس این کاربر آمدم اما هیچوقت سبک و حس و تکنیک خودم را قربانی فضای موجود در موسیقی نکردهام و به هیچ موضوعی نگاه سطحی نداشتم , تمام تلاشم بر این بوده که وقتی کاری را تولید میکنم حرفهایها هم از کار من لذت ببرند
در خصوص کلام این آلبوم سخن بگویید شاید در ایران موسیقی عوض بشود اما حس میشود کلام چنان تغییری نمیکند
تلاش کردم کلام این آلبوم شیرین و مثبت باشد و از ترانهسرا خواستم که واژههای راحت و محاورهایتر استفاده بکند ؛ترانههایی را انتخاب کردیم که موردقبول خودم و فربد بوده است اما درنهایت صرفاً ما تصمیمگیرنده نیستیم بلکه وقتی ماکت کار بیرون میآید از دیگران نظر خواست میکنیم که گوش کنند و سرانجام حدس میزنیم این قطعه چه بازخوردی در بین مردم خواهد داشت.توجه کردهایم ترانههایی را انتخاب کنیم که دربرگیرندهی تمام نسلها باشد و تمام نسلها بتوانند آن را بفهمند و ارتباط برقرار کنند و یکی از این قطعات، ریمیکسی از آلبوم «سایهروشن» است .
هدفتان از گنجاندن این ریمیکس در آلبوم جدیدتان چیست؟
میخواستیم تداعی خاطراتی هم از آلبوم قبلی داشته باشیم و شاید ریمیکس کار «چه سخته» را نیز داشته باشیم
برنامهریزی شما برای انتشار آلبوم چه زمانی را مشخص میکند؟
تمام تلاشم این است در سال جاری آلبومم منتشر و پخش شود و اعتقاددارم فاصلهی برگزاری کنسرت با انتشار آلبوم باید نزدیک باشد به همین منظور قصد دارم پانزده روز تا یک ماه بعد از انتشار آلبوم کنسرت را هم برگزار کنم.
از دو یا سه نسل اولین خوانندههایی پاپی هستید که بعد از انقلاب شنیده شدید اما فاصلهی زیادی بین آخرین آلبوم و آخرین کنسرت شما افتاد؛دلیل این فاصله چه چیز بود؟
قبول دارم این فاصله ،اصلاً فاصلهی مطلوبی نیست متأسفانه امروز میبینیم که جادهی موسیقی یکطرفه شده و بعضیها فقط به جیب خود فکر میکنند نه چیز دیگر! برخی تهیهکنندگان امروز با تداوم برگزاری کنسرتهای تکراری باعث میشوند جوانها به سمت سالنهای موسیقی بیایند اما باید توجه داشته باشند وقتی فقط با دو خواننده کار میکنند ،در جهت فرهنگسازی و اعتلای موسیقی به خوانندههای خوب که سالها زحمت کشیدند و خاک صحنه دیدند فرصت عرضهی برابر بدهند و برای رساندن صدای آنها به گوش مخاطب و بخصوص موسیقی پاپ ارزشی تکبعدی عمل کنند زیرا این جادهای را که امروز جلوی آنها هموارشده مدیون آن خوانندهها هستند . امروزه برای دیده شدن نیاز به حامی مالی هست . همین موضوع خوانندگانی چون نسل ما را کمرنگ کرد.انتشار آلبوم هیچ کاری ندارد اما برگزاری کنسرت باعث میشود تا صدای شما توسط مخاطب شنیده شود؛ساختههای شما زمزمه شود .خوانندههای که شما میبینید آلبوم انتشار میدهد از ابتدا پشتوانه دارند و با خیال راحت آلبومهایش را وارد بازار موسیقی میکند چراکه اطمینان دارند کنسرتهایشان نیز برگزار میشوند.
چرا نسل شما از اول دنبال این پشتوانه نرفت چون به نظر میرسد علت رکود یا حتی پس رفت موسیقی ما این بوده که دریک برههی زمانی اشخاصی که توانایی داشتند استیج را از وجود خود خالی کردند
کاملاً موافق هستم که اشتباه از طرف ما بوده و یک سری دوستان من هم این موضوع را تائید میکنند ولی این امر را روی حساب این بگذارید که در یک دوره موسیقی پاپ ذلیل واقع شد. واقعاً دورهی ما موسیقی پاپ رنگ و بوی امروز را نداشت ما هم به احترام رسانهی ملی خوانندههای رسانههای دیگری نشدیم اما با احترام به برخی خوانندههای ملی برخی خوانندههای امروزی که سالنها را پر میکنند جایگاه اولشان از ماهواره و رسانههای غیروطنی بود و همینطور کسانی را میشناسم که مجری شبکههای غیروطنی بوده بعد ناگهانی خوانده شدند و بعد ویدیو دادند حالا که هزار ماشاالله... با یک تعهد...
تنها راه یک سری از همکاران من رسانهی ملی بود.برای این ملت و این نظام موسیقیهای فاخر اجرا کردند میتوانستند بروند جاهای دیگر بخوانند که هم راه آن را بلد بودند و هم پای سالمی داشتند اما فکر میکنید برای چه چیز نرفتند؟!احترام و ترویج موسیقی پاپ درست و سالم
این را هم باید بگویم امروزه شاید برخی خوانندهها که در رسانهی ملی میخوانند بهصورت دقیق مورد ممیزیها قرار نمیگیرند. اما نسل ما هر تعداد که در رسانهی ملی بودند درست و بجا بودند
فکر نمیکنید یک مقدار فضای رسانهای ما...
امروز جو خیلی بستهتر شده اگر اتفاقی برای من رخ داد از راه درست در رسانهی ملی رخ داد زیرا میدانستم برای کارم زحمت کشیدم و ادعای الکی ندارم اما متأسفانه جو تلویزیون هم خرابشده بسیاری از خوانندههای اصلح و با تکنیک نیستند. دورهی ما وقتی استاد«فریدون شهبازیان» برخیها را به رسانهی ملی معرفی کرد ، با همان تعداد کم همه باکیفیت بودند هنوز همین افراد باکیفیت سابق وجود دارند و اگر کاری نمیکنند از فضای موجود در موسیقی ناراحتاند بعضیها این فضا را در جایگاه خود نمیبینند دلیل نیست چون نمیخوانند امروزی نیستند ,
شاید رسانهی ما محدودیت دارد و شبکهی اختصاصی موسیقی نداریم
اگر در کنار شبکههای ماهوارهای شبکهی اختصاصی موسیقی داشتیم وضعیت اینچنین نبود باید شبکهی مختص موسیقی به وجود بیاید که جوانها نیز با آن ارتباط برقرار کنند. حالتی را در نظر بگیرید که همه ماهواره را کنار بگذارند موسیقی را از رسانهی ملی بشنوند و ببیند
با توجه به محدودیت سازها این کار شدنی است؟
اصلاً ساز را هم نشان ندهند مگر اکنون در اکثر ویدیوها ساز نشان داده میشود ؟ بعد آهنگهایی تولید میشود که همهی عوامل در ایراناند اما به اسم شبکههای ماهواره تمام میشود با آمدن شبکههای ماهوارهای مسیر خیلی راحت شد بعضی خوانندهها در ماهواره کار میدهند و به مخاطب معرفی میشوند ... شش ماه بعد با یک تعهد ...
وجود برنامههایی چون خندوانه که خیلی خوب از موسیقی استفاده میکنند چقدر میتوانند به موسیقی کمک کند؟
خیلی خوشحالم که این اتفاق برای یک شبکه افتاد و میزان بینندههای یک شبکه بالا رفت به نظرم خندوانه جنگ درست و خوبی است چراکه اینچنین برنامههایی در ایران کم اتفاق میافتند . ریتم و هیجان این برنامه باعث فرهنگسازی و شادی صحیح شده چراکه تصور بعضیها از کمدی چیز دیگری بود ولی با دیدن خندوانه معنی درست کمدی و کمدین کامل فهمیده شد . جای خالی چنین جنگی که بزرگان موسیقی جمع شوند حس میشود.خوانندهها در برنامه بهصورت زنده بخوانند جوانهایی که خوانندههای خوبی هستند و دیده نشدند بخوانند, سرشناسها بخوانند که این امر باعث شود دیده شوند و کنسرت برگزار کنند و بهنوعی برگزاری کنسرت از حالت انحصاری خود بیرون بیاید
برای بیشتر دیده شدن چه برنامهای رادارید؟
هیچگاه خوانندگی را برای شهرت انتخاب نکردم از کودکی در خانوادهی کاملاً هنری بزرگ شدم ؛پدرم صدابردار صحنه بوده استیج را از کودکی میشناختم از کودکی هنرمندان را میشناختم و از آنها آموختم صدبار هنرنمایی یک هنرمند را دیدم و از کودکی به هنر آگاه شدم اگر بخواهیم به شهرت برسیم باید تخصص رشتهای را داشته باشیم «محمدرضا شجریان» استاد مسلم موسیقی سنتی آیا چیزی بهجز تخصص و حرفه است؟ برای شهرت باید از اصول پیروی کرد.قرار نیست من التماس کسی را بکنم که تیتراژ سریالی را بخوانم. باید اصول و روش را رعایت کرد. از طرفی فضا باید برابر باشد که هرکس با توجه به میزان شایستگی خود مخاطبانش را جذب کند. من برای خواندن به کسی پول نمیدهم پس مجبورم بنشینم و نظارهگر این فضا باشم تا روزی روزگاری فرجی شود.من فقط و فقط باکار خود را عرضه میکنم دیگران را نمیدانم.سعی میکنم آلبوم خود را وارد بازار کنم و حتی اگر دو نفر هم آن را گوش بدهند راضی باشند.چهبسا آلبوم «سایهروشن» پخش درستی نداشت اما من وظیفهی خودم را انجام دادم و آنهایی که باید این موسیقی را گوش میکردند ،شنیدند نه شوی آنچنان خاصی داشت و نه تبلیغات وسیع
صحبت پایانی؟
ببخشید که کمی با دلخوری صحبت کردم به امید ترویج موسیقی پاپ . سر تعظیم به همه و مخاطبهای خودم .بهزودی میبینمتان و مثل همیشه تا هستید هستم ریتم نو را دوست دارم و فهمیدم که نگاه شما نگاهی متفاوت است .
منبع :
ریتم نو
نویسنده :
مریم رفایی -
فرزین پاکطینت