+ قرار نبود آلبوم سلو وارد بازار موسیقی ایران شود و به یکباره منفجر کند
+ آلبوم در یک مرکز مشاوره به برخی از مراجعین ارائه میشد
+حضور «میلاد عدل» اتفاق کلیدی کار بود
+ با یک جمله مشترک " اگر پاپ باشید برایتان اسپانسر داریم" روبرو میشدم
+ «رضا یزدانی» مثل برادر بزرگتر من بود
محمدمهدی صداقت دوست دارد او را «دومیم» صدا کنند و با این نام به جامعه هنری معرفی شود با تیشرت نارنجی و دستبند ایرانی و البته ساز پنجاهسالهاش برای مصاحبه آمد تا ثابت کند درگیر مسائل بازاری نیست و به قول خودش روح راک در کارها و تفکراتش جاری است.
آلبوم «4 سیم» جزو اولین آلبومهای گیتار بیس در ایران است که به انتشار رسیده و البته توانست نظر اکثریت اهالی موسیقی و اهل فن را به خود جلب کند حتی بسیاری معتقدند این آلبوم «راک ایرانی» است که این مسئله شاید به لحاظی خوب باشد اما به قول گفتنی گیشه دست بازار «پاپ» هست و سرمایهگذاران ریسک حمایت از این سبکها را نمیکنند.
یکی از نقاط عطف آلبوم «4 سیم» تنظیم آن است که به گفتهی «دومیم»، میلاد عدل(تنظیمکننده آلبوم) شببیداریهای زیادی را کشیده و حضورش اتفاق کلیدی کار بوده است.
در ادامه میتوانید گفتگوی نسبتاً مفصل «دومیم» با ما را بخوانید که خواندن صحبتهایش از سختیهای راه خالی از لطف نیست.
آلبوم شما بین اهالی موسیقی بازخورد خیلی خوبی داشت و نشست خبری شما هم با بازتابهای زیادی به همراه بود اما بعدازآن ما دیگر هیچ جو و یا صحبتی در مورد شما و آلبوم «چهار سیم» نشنیدیم، چرا؟
(سکوت) اگر بخواهم ساده بگویم؛ داستان پخش مخصوصاً بخشی که وظیفهی فروشندگان در فروشگاههای موسیقی است بهخوبی انجام نشد. در تمام دنیا فروشنده، کسی هست که باید آلبومها را طبق خواستهی مراجعهکننده معرفی کند چه برسد به آلبوم ما که اصلاً سلوی سازی است که به شهادت شرکت پخش (جوان) اکثر فروشگاهها فروشنده نمیدانند این ساز (گیتار بیس) چه نوع سازی هست! و این موضوع بهخودیخود در بخش پخش مهم بود. نکته دوم اینکه این آلبوم اول من است و طبیعتاً باید در ویترین فروشگاه در معرض دید قرار بگیرد، در بسیاری از فروشگاهها آلبوم به فروش رسید اما فروشندهها درخواست مجددی برای آلبوم ندادند. جالب است بدانید خیلی از فروشگاهها را بهصورت حضوری میروم و با آنها صحبت میکنم که آلبوم را مجدداً سفارش دهند.
فکر میکنم پخش محدودی هم داشتید
آلبوم «چهار سیم» را در حدود سی فروشگاه محصولات فرهنگی- هنری عرضه کردند.
با توجه به بازخوردی که از اهالی موسیقی مشاهده کردیم چرا بهصورت گسترده پخش را انجام ندادید؟
بالاخره داستان پخش قراردادی است. احساس میکنم آلبوم جای خودش را کمکم پیدا میکند چون قرار هم نبود آلبوم سلو وارد بازار موسیقی ایران شود و به یکباره منفجر کند. من هم چنین انتظاری نداشتم که آلبوم بهمحض انتشار، تماماً به فروش برسد.
البته مردم آنطور که باید با موسیقی بیکلام ارتباط برقرار نکردهاند و هنوز فکر میکنند باید پشت خط کسی یا در آسانسور که منتظر هستند موسیقی بیکلام گوش کنند هرچند آن موسیقیهایی که پخش میشود، در زمان خودش موسیقیهای سطح بالایی بودهاند اما مردم هنوز آشنایی با موسیقی بیکلام پیدا نکردند که آن را گوش بدهند.
فکر میکنم دلیل دیگر آن ریشهی روانشناسی دارد چون مردم ما خیلی علاقه دارند با "کلمه" روبرو شوند. مثلاً فیلم یا نقاشی میبینند، به دنبال پیامد آن در "کلمه" هستند. باید مردم "آن"هنری و حس لحظهای در مواجه با یک اثر هنری را تمرین کنند. حتی بنده در درسهایم (تصویرسازی) نیز این را میخوانم که مخاطب در لحظه، حس را دریافت کند و به دنبال کلمه نباشد و بیطرفانه باهنر روبرو شود. موسیقی بیکلام و مخصوصاً موسیقی تصویرسازی که اثر بنده نیز شامل همین دسته است و تصویرهایی دارد که شخصاً قادر نبودم در قالب کلمه عنوان کنم و باید موسیقی می شد.
از مردم بازخورد گرفتید؟
بله؛ حتی این بازخورد نکات جالبی را هم به همراه داشت. وقتی داستان به مردم میرسد ما با قشری روبرو هستیم که تحصیلات موسیقایی ندارد حتی ممکن است فرق بین گیتار بیس را نداند و هیچدانشی در مورد مدها و حرکتها روی ساز ندارند و صرفاً بهعنوان یک مخاطب کار شمارا گوش میدهد. بازخوردهای جالبی داشتم حتی در یک مرکز مشاوره (از طریق یکی از دوستانم) آلبوم گذاشتهشده بود و به برخی از مراجعین ارائه می شد. حتی طبق گفته برخی مراجعین با شنیدن آلبوم، آرامش میگیرند البته نمیدانم چطور آرامش میگیرند(با خنده) چون خیلی از قسمتهای آلبوم واقعاً آرام نیست. در بین مردم هم به اینگونه نبود که بگویند فقط یک قطعه قشنگ است هرکدام از یک قطعه خوششان میآمد درواقع نمیبینیم تأثیر روی یک آهنگ باشد.
بااینکه نظر اهالی موسیقی را به آلبوم جلب کردی، فکری برای جذب مخاطب عام نکردی ...
صد درصد مطمئن باشید اینطور بوده است. من دست روی زانوی خودم و با هزینهی شخصی آلبوم را تهیه کردم که بسیار هزینهی زیادی داشت. درواقع داستان رونمایی که گذشت با یک شوک مالی روبرو شدم که شوخی نبود. قضیه پشتیبانی مالی اصلاً از موسیقی جدا نیست. هدف این بود که با کنسرت، داستان مالی را حمایت کنم منتهی چند مشکل همزمان در چند ماه به وجود آمد ازجمله شوک مالی و تحصیل در مقطع فوقلیسانس که باعث شد این داستان به تأخیر بیافتد البته در این مدت یک تک آهنگ با عنوان «کهکشان» کارکردم که اکنون مجوز ارشاد را کسب کرده و با ثبت کتابخانه ملی، بهصورت رسمی منتشر خواهم کرد. به نظر من باید کنسرت برگزار شود تا مخاطب کارها را بشنود.
تا مخاطب آشنایی نداشته باشد چطور برای کنسرت شما هزینه کند و بلیت بخرد ؟
ما هم مثل همهی گروههای دیگر با استیج های کوچک شروع میکنیم و میتوانیم این قضیه را جمع کنیم.
پس بحث اسپانسر نبود؟
یادم رفت بگویم در این خلال مشکلات، خیلی پیگیر اسپانسر بودم منتهی در جواب با یک جمله مشترک " اگر پاپ باشید برایتان داریم" روبرو میشدم. خیلی صریح و رک از بالای چهار، پنج نفر این جمله را شنیدم.
ما موسیقی برای مخاطب خاص هستیم باید لیبیل و پشتیبانهای خاص هم داشته باشیم چون با تمام مشکلاتی که در کشورمان وجود دارد در بخش سینما این مشکلات را حل کردیم. گروهی تشکیلشده به اسم "هنر و تجربه" فیلمی که در این بخش قرار میگیرد چند برابر یک فیلم پرفروش روی پرده سینما نمایش داده میشود به خاطر اینکه داستان مالی را جبران کند و بیشتر دیده شود. در مورد موسیقی خاص هم باید همین اتفاق بیافتد صحبت من صرفاً روی آلبوم خودم نیست ما آلبومهای خیلی خوبی در سال گذشته داشتیم که بیشتر آنها برای نشر «جوان» بود اما شنیده نشد. واقعاً سیستم پخش در کل کشور باید قویتر باشد. بسیاری از شهرستانها آلبوم را میخواهند اما دسترسی ندارند.
آلبوم در سایتی مثل بیپ تونز قرار گرفت؟
بله؛ همزمان با پخش فیزیکی آلبوم در بیپ تونز و دیجی کالا نیز قرار گرفت.
پس ازلحاظ پخش مشکل نداشتید چون مخاطبان در شهرستانها میتوانستند از طریق سایتها آلبوم را تهیه کنند
اصولاً کارها در ویترین فروشگاهها بهتر دیده میشود.
فقط در مورد قطعه «کهکشان» فکر میکنم قبلاً منتشرشده بود، این پخش با تغییرات همراه است؟
این کار را در صفحه رسمی خودم با اجازه ارشاد قراردادم. که تفاوتی ندارد و صرفاً مجوز کار گرفته میشود تا جزو یکی از قطعات آلبوم بعدی باشد.
فکر میکنم کار کهکشان شما بیشتر برای موسیقی متن فیلم کاربرد دارد.
دقیقاً انگار کار روایی است. این کار آنسامبل ضبط شد که بین 4 ضبط من این را انتخاب کردم.
پیشنهاد ساخت موسیقی متن فیلم داشتید؟
بله؛ از کارگردانان مطرحی نبوده اما پیشنهاد داشتم و به دلیل وسواسی که دارم نپذیرفتم البته این کار را انجام خواهم دادم.
برگردیم به سراغ آلبومتان؛ گفته بودی برخی از اساتید نام «راک ایرانی» را روی کار شما گذاشتند، بر این باور هستی آلبوم در این فضا است و اصلاً زمان ساخت به سبک کار فکر کرده بودی؟
صد درصد همین بوده و روحش بهصورت قوی حضور دارد حتی ازلحاظ موسیقایی مخصوصاً در قطعات جستجو، خیزش 1 و 2 روی این موضوع را میایستم که کارها کاملاً راک هستند و آن حس و انرژی بود که من نیز بودم. اما از لیبل زیاد خوشم نمیآید وقتی برای مصاحبه با شما، تیشرت نارنجی پوشیدهام پس لزوماً نباید آدمی بالباس سیاه و عجیبوغریب و دستبندهای خیلی خاص باشم اما روح راک را دارم. دوست ندارم در کلیشههای ظاهری، گفتاری و موسیقی وارد شوم که بازاری به وجود آمده است.
به نظر من "راک" روح عصیان و ناراحتی است که میتوانی آن را حتی در دوتار کسی در خراسان بشنوی و شخصاً گروه راک را دوتا گیتار الکتریک و گیتار بیس و درامز نمیبینم.
نکته جالب دیگر انتخاب اسامی برای قطعات آلبوم بیکلام است، نام قطعات را بر چه اساسی انتخاب کردی؟
نزدیکترین کلماتی بوده است که با مشورت خیلی از اطرافیانم انتخاب شد. زمانی که ساخت آلبوم به اتمام رسید از آن چیزی که اطرافیانم میشنیدم را مینوشتم و آن کلمهای که مشترک بود را انتخاب میکردم.
شما پیشتر گفتنید درگیر "کلمه" نبودید اما برای انتخاب نام قطعات مجبور به انتخاب شدید پس به دنبال پیام بودید.
من کار را ساختم بعد از دیگران خواستم به من بگویند چه چیزی میشنوند به همین راحتی! بالاخره باید اسمی انتخاب میکردیم و اگر میخواستیم بنویسیم "تراک 1 – تراک 2 و ..." کارها در جستجوی گوگل نابود می شد.
در ساخت این آلبوم، جهانبینی داشتید؟
واژه "جهانبینی" بزرگی است من معتقدم با هر وسیلهای میتوانی حرف بزنی و قبل از آن باید به جوهر خودت ایمان داشته باشی. هرکسی باگذشت زمان در خودش این را میبیند که چه چیزی میخواهد و بخشی از علایقش را دور خودش جمع میکند وقتی توانست باید به ناخودآگاهش اعتماد کند. هرکسی ابزاری دارد و ابزار من در موسیقی گیتار بیس بود چون من الفبای موسیقی را با همین ساز یاد گرفتم.
درواقع ساز گیتار بیس زبان من شده بود و چون در تنهایی ساز مینواختم سعی میکردم پارت سازهای مختلف چون پیانو، دف و ... را روی گیتار بیس بنوازم و چون از جنس من بود اعتماد کردم و اگر ایرانی شد نتیجهاش میتواند تأثیر تمام موسیقیهایی که تا به امروز شنیدهام به همراه دانش موسیقایی من باشد.
آلبوم بر اساس ساز بیس ساختهشده کمی در مورد تنظیم کار توضیح دهید؟
نکتهای که باید بهصورت ویژه در این آلبوم توجه شود درواقع تنظیم «میلاد عدل» است گذشته از اینکه میلاد گیتاریست خوب و موفقی است پیش از آن بیسیست بوده است و تأثیر بسزایی در انجام این کارها داشت چون میدانست چه چیزی در ذهن من میگذرد با تن و زنگ بیس آشنا بود و حرکتها را میشناخت از همه اینها گذشته آهنگساز بسیار فوقالعادهای است.
میلاد پیشنهادهای خوبی به من میداد و دپارتمان موسیقایی که دانش ویژهی وصل آنها را به هم داشت را میشناخت و از آن گذشته بیشتر از من روی کیفیت خوب صدا وسواس داشت یعنی جالب است بگویم آلبوم «4 سیم» 38 ساعت زمان رکورد دارد. ما شاید قسمتی از یک کار را بالای سی بار مینواختیم تا از بهترین برداشت را استفاده کنیم. میلاد برای این آلبوم شببیداریهای زیادی را کشید و واقعاً جا دارد از او تشکر کنم.
برای ساز بندی قطعات هم با یکدیگر به نتیجه رسیدید؟
تقریباً اکثر ساز بندیها را خودم در انتخابشان نقش داشتم مثلاً ساز دیجیریدو را برای صدای غرش قطعه خیزش خودم در نظر گرفتم. ساز زنبورک را «ژوبین عسکریه» برای قطعه «جستجو» پیشنهاد داد که واقعاً روی کار نشست و جواب داد. به ساز تنبک و دف از کودکی علاقه داشتم بهخصوص میکس صدایش با درامز را میپسندیدم. یکسری سازهای دیگری هم که از ایدههای ژوبین بود که به کار اضافه شد.
در مورد ضبط ساز بیس هم توضیحی را اراده دهید
شما وقتی وارد فروشگاهی در خارج از ایران شوید آلبومها طبقهبندی جز، پاپ، ... و "بیس" رادارند. در آلبوم «4 سیم» یکسری چیزها دیده نمیشود اما با میلاد خیلی روی صداسازیها کارکردیم که با شنیدن آلبوم احساس خالی بودن به مخاطب دست ندهد.
یک آهنگ باید بهاندازهی مساوی فرکانس بم،میانه و زیر را ساپورت کند که من برای همه قطعات برنامه داشتم. بیس را اگر در سیلیس کوپ نگاه کنید موجهای متفاوتی با گیتار دارد و کوچک بودن فرکانس گیتار باعث میشود هنگام افکت گذاری صدایش شنیدنی باشد اما وقتی روی بیس افکت میگذارید بهاصطلاح اسکواش میشود و نرمی موج را از دست میدهد. کاری که من در این چند سال و در ضبط آلبوم «4 سیم» انجام دادم تبدیل سیگنال خروجی 1 به 2 بود که یک سیگنال از ساز وارد زنجیره افکت می شد و سپس به لاین دیگری میرفت و بدون هیچ تغییری از باکس بیرون و به لاین دیگری میآمد به همین خاطر شما در آلبوم هر افکتی که میشنوید پشت آن بیس کلین است و رنگ افکت را دارد.
به سمت کارهای با کلام خواهید رفت؟
خیلیها این پیشنهاد را دادند اما آنطور که باید نیازش را احساس نمیکنم به دلیل اینکه موسیقی من سلوی بیس است و تا اکنون برای کسی نخواندهام و اصلاً فکر نمیکنم صدای خوبی هم داشته باشم.
موسیقی با کلام بیشتر در بین مخاطبین طرفدار دارد شاید پیشنهادها به خاطر این است.
ما هنرمندیم و باید بعداً روی کاری که انجام میدهیم قسم بخوریم. گیشه خیلی وسوسهانگیز و خطرناک هست حتی خیلی معادلات را در موسیقی خیلیها تغییر داده است نمیدانم باید شکرگزار این باشم که تاکنون برای من پیش نیامده یا خیر! گیشه را ندارم اما روی کارم ایستادهام.
از یکسریها در آلبوم تشکر کردی مثل «رضا یزدانی» که اکثراً موزیسینهای راک شاید با او مشکل داشته باشند، دلیل این تشکر چه بود
رضا یزدانی را بهعنوان دوست خودم از سالهای قبل میشناسم و همسایه هستیم. حتی قبل از اینکه من موسیقی را شروع کنم باهم موسیقی گوش میدادیم و نظری داشتم عنوان میکردم. رضا شخصیت مهربانی دارد و تمام این سالها باهم ارتباط داشتیم و مثل برادر بزرگتر من بود درواقع در مرحلهی شروع و ضبط آلبوم خیلی به من راهنمایی داد و افراد زیادی را به من معرفی کرد مثل میلاد عدل که اتفاق کلیدی کار بود. من همیشه سپاسگزار کسانی بودم که کمکم کردند و در مورد رضا هم همین موضوع صدق میکند.
ما شنیده بودیم دچار افسردگی شدی آیا این موضوع صحت دارد؟
از کی؟ (با خنده) شاید برداشتشان اینگونه بوده است.
ما هنرمندان بهشدت حساس هستیم و اصلاً این را انکار نمیکنم چون اگر هنرمند حساس نباشد دست به خلق یک اثر هنری نمیزند. خیلی وقتها از اتفاقاتی که بهعنوان افسردگی در مورد هنرمندان یاد میکنند شاید خیلی درصد کمی از آن را بتوان افسردگی دانست و بیشتر ناراحتی است.
من هم ناراحت شدم ولی بهشدت نیاز به زمان برای تحصیلم داشتم و مشغول کارهایی در زندگی شخصیام بودم و شاید به خاطر این مسائل و عدم حضورم در خیلی مراسمها این احساس را داشتند که بنده افسرده شدم که البته بیشتر ناراحتی بوده است. بالاخره زندگی پایین و بالا دارد.
الان شما بالا هستید یا پایین؟
خودم را بالا نمیبینم ولی آنقدری از این سراشیبی بالا رفتم که مثل یک کوهنورد وقتی پایین نگاه میکنم تصمیم به ادامه بگیرم.
گروه موسیقی تشکیل دادید یا با همان نوازندگانی که در روز نشست خبری به اجرا پرداختید همکاری خواهید کرد؟
من در کنار تمامکارهایم درواقع به این فکر کردم که اعضای گروهم را بهروز کنم مخصوصاً در نظر دارم نوازنده کیبورد به گروه اضافه شود چون شاکله کلی کار را بهتر نگه دارد. در استودیو شرایط قابلکنترل هستند اما در اجرا خیر. حتی در گروههای راک هم میبینید زمانی که گیتار الکتریک، بیس است نوازنده کیبورد در کنارشان حضور دارد. قصد داشتم این کار را انجام دهم از طرفی درامر گروه هم به دلیل مشکلاتش گروه را ترک کرد و همین موضوع در کنار مسائل دیگر وجود داشت.
چرا کنسرت شخصی برگزار نمیکنید؟
کنسرت کوچک هم بسته به سالن اجرا، چندمیلیونی هزینه دارد که یک مقداری سعی دارم کارها را جمع کنم البته اجرا با هزینه شخصی نمیتواند همیشگی باشد چون هزینههای زیادی دارد.
آلبوم جدید و تک آهنگ چه خبر؟
ایدههای جدید زیادی دارم و خیلی دوست دارم آلبوم بعدی را شروع کنم اما در حال تصمیمگیری هستم که آلبوم بعدی را به انتشار برسانم یا اینکه کنسرت برگزار کنم. چون هزینهها به یک اندازه است و بهاحتمالزیاد یکی از کارهایم را بهصورت تک آهنگ منتشر کنم و به سراغ اجرا بروم به خاطر اینکه برگزاری کنسرت برای من بهتر خواهد بود.
منبع: ریتم نو
نویسنده: مریم رفایی
عکس: امین رجبی