ریتم نو | سایت خبری - تحلیلی موسیقی ایران و جهان

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۵ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۴

عصر شعر و ترانه با اجرای گروه " تعادل " برگزار شد

ریتم نو : عصر شعر و ترانه با اجرای « عبدالجبار کاکایی » و حضور « علیرضا بدیع »، « عمران میری » و « سینا بهمنش »  پنجشبه، پنجم شهریور ماه سال جاری ساعت 15در فرهنگسرای ارسباران برگزار گردید این جلسه که با اجرای گروه تعادل  آغاز و با اجرای همین گروه به پایان رسید.
 

asreshearotaraneh (24)




 

اجرای گروه تعادل  و نوید انتشار آلبوم

در ابتدا گروه تعادل ضمن خبر  دادن از آلبوم در دست انتشار خود اظهار داشتند قصد دارند چند قطعه از  آلبوم مذکور را   در این جلسه اجرا کنند. قطعاتی که شاید پیش بینی می شد از نظر شعری مورد توجه بیشتری قرار بگیرند توجه به این نکته باعث شده بود برخی مخاطبان از زبان آرکائیک برخی شعرها تعجب کنند و این تعجب در نگاه های آنان نهفته نماند (به عنوان مثال :چشمامو می بندم و می دوم تا نزدیکتر باشم....!)

بعد از اجرای قابل توجه گروه تعادل ، کاکایی ضمن تبریک ولادت امام رضا وتسلیت سالمرگ « مهدی اخوان ثالث » از منتقدان مهمان خواست تا در جایگاه خویش قرار بگیرند.

 

شروع نقد شعر و ترانه

بدین ترتیب از « سجاد عبداللهی » خواسته شد تا ترانه اش  که با  مضمون دفاع مقدس سروده شده بود  را برای حضار و منتقدین قرائت نماید .

« علیرضا بدیع » گفت اگر برخی از ایرادهای وزنی این کار را کنار بگذاریم به برخی سهل انگاریها بر می خوریم که نشان دهنده ی دقت کم نویسنده ی این اثر است به عنوان مثال در مصرع «تو سینت پر از حس سنگر شدی» گرچه منظور خالق اثر را می فهمیم اما گویی در  پرداخت چنگی به دل نزده است یا در بیت « تو مشتت همه جونتو بردی و همه انتظار یه مادر شدی» صرف نظر ضعیف بودن معنا رسانی این بیت به مخاطب،باید گفت که جان قابل تفکیک نیست که بتوان همه ی آن را نبرد بل بخشی  از آن رابرد پس استفاده از واژه ی« همه» جالب به نظر نمی رسد کما اینکه استفاده ای مجدد این کلمه در یک بیت خوشایند نیست. نکته ی دیگر اینکه پیشنهاد  می کنم به گزینش واژگانی خود دقت کنید مثلا در مصرع «با آهنگ آتیش رقصیدی و...» واژه ی آهنگ در کنار آتیش آمده است که گویی واژگان هارمونی ندارند.چیزی دیگری که زیر مجموعه ی ایرداهای وزنی به حساب می آیند بلند حساب کردن هجایی کلماتی چون که و به است گرچه در کلمه های دیگر با اشباع می توانیم هجاها ی کوتاه را بلند حساب کنیم اما برای این موارد نمی توانیم این کار را انجام دهیم .

بعد از خواندن شعری سپید توسط « سعید اخوانی » سینا بهمنش گفت در متنی که شما نوشته ای احساس می شود مطالبی را که می خواستی به مخاطبان بگویی باید لابه لای ارجاعات فراوان تو بیابیم اما در جایی پاره ای دیگر شاهد عریانی سخن هستیم کاکایی اضافه کرد حسی که دراین اثر جاری است حس نفرت است اما به نظر می رسی شعر از نبود عناصر مکمل رنج می برد.

« نگین اصل » شعری کلاسیک قرائت نمود « عمران میری » بیان داشت با توجه به این که اولین غزل خود رابعد از دوسال سپید نویسی! نوشته اید غزلی خوب را شنیدیم اما پیشنهاد می کنم در انتخاب ردیف ها دقت کنید به عنوان مثال در این شعر از کلمه ی «نمی فهمی» استفاده کردید که به نظرم با کار سختی رو به رو بودید  حتی قافیه ی سختی هم استفاده کردید که تا حدی ابیات شما را تصنعی جلوه داده است اما بازهم می گویم به عنوان اولین غزل خیلی خوب است.

« احسان بایگی » ترانه ای را خواند که بدیع در این خصوص گفت اوردن چنین مضمون هایی برای اولین بار توسط « وحشی بافقی » صورت گرفت .

پیشنهاد من این است به چنینش کلمات و معنی آنها توجه شود به عنوان مثال سوال و مساله شاید از یک ریشه باشند اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. دیگر آنکه  به لحن کلمات توجه کنید نا خودآگاه عروض را رعایت می کنید مثلا کلمه ی امضا بر وزن فع لن است که شاعر هجای بلند دوم را کوتاه فرض کرده است .در اخر هم دندان گره نمی خورد قفل می شود(اختلال معنایی)

کاکایی در این خصوص گفت البته در ترانه تا زمانی که نخواهد مکتوب شود ایرادی این چنینی وارد نیست کما اینکه در اشعار محاوره ای شاهد تبدیل شدن هجاهای بلند به کوتاه هستیم آن هم فقط به خاطر در معرض زبان عامیانه قرار گرفتن(لا لا لا لا که وزن مفعولاتن دارد به وزن مفاعیلن  تبدیل شده)تمام ایراد ها زمانی وارد است که خالق این اثار بخواهد چنین اثاری را چاپ کند.

.با ورود « پرویز عباسی داکانی » کاکایی ضمن اشاره به ارائه ی بررسی حرکات نیما ی بزرگ در شعر فارسی توسط این غزل سرا در جلسه ی آینده،از او خواست اگر مایل است مطلبی را در خصوص شعر مذکور بگوید او اما به شیوه ی نقدها خرده گرفت که نقدها یا باید در حیطه ی محتوا باشد یا در حوزه ی فرم!! حال این نقدها در این دو حوزه نیست .بین گفت و گو هایی که بین بدیع و داکانی صورت گرفت کسی نپرسید که آیا نقد، فقط باید یکی از نقد محتوا و فرم باشد؟ پس نقد زبانشناسانه و نقد معنایی و... در کدام حیطه قرار می گیرد؟ اگر در یکی از این دو حیطه است پس گفتن این که اینها نقد نیست ،مغالطه ای بیش نیست اگر در هیچ کدام از این دو حوزه نیست پس ظاهرا با نقد آشنا نیستیم.ذکر ایراد دستوری یک اثر جنبه ی منفی دارد که با گارد روبه رو می شود؟نقد محتوا چیست ؟آیا نقد محتوا به خالق اثر  می گوید این را بگو و آن را نه یا به هارمونی معنایی یک مضمون توجه می کند؟متاسفانه کسی  این سوالات را  نپرسید نپرسیدن من هم دلیلی داشت که در این مجال و مجال های بعد و بعدی نمی گنجد!

« آرمین سوری »نیز ترانه ای از خود قرائت کرد بدیع در این خصوص گفت شاید ترانه ی یکدستی را شنیدیم اما برخی از ترانه ها امروزه از نبود تصویر بکر رنج می برند واین اثر از این دسته آثار است که در عین سالم بوده نتواسته از تکرار تصویرهای همیشگی پا فرا تر نهد .پیشنهاد من به شاعران جوان تر این است که اولین تصویری که به ذهن آنها می رسد را روی کاغذ نیاورند.

« یلدا انگالی » پس از معرفی مجموعه ی خود به نام « زندگینامه » ترانه ای را قرائت کرد که مورد نقد قرار نگرفت.

 

موسیقی جهان و پخش آهنگ خاطره انگیر گروه متالیکا

سرانجام نوبت به بخش موسیقی جهانی رسید که در این بخش« امیرحسین کاکایی » آهنگ خاطره انگیز «هیچ چیز دیگر مهک نیست» از گروه « متالیکا » را معرفی کرد و در خصوص این قطعه گفت « جیمز هید فیلد » خواننده ی این اثر روزی یا همسرمش در حال صحبت با تلفن بودند که ناگاه و این اهنگ را به صورت تفنن می نوازد بعد ها این ساخته را کامل می کند...

سپس « پرویز عباسی داکانی »  که قرار بود در جلسه ی بعد راجع به نیمای بزرگ صحبت کند شعری کلاسیک با زبانی کهنه را از خود برای مخاطبان خواند.

بعد از به اتمام رسیدن این بخش« مهتاب نصیری » چهارپاره ای با مضمون جنسیت زن را قرائت کرد .« عمران میری » گفت نمی خواهم تفکر شعر را زیر سوال ببرم و کاری به توهین کردن یا نکردن شما به جنس مخالف ندارم اما باید بگویم به نظر می رسد که این کلمات، کلماتی زنانه نیستند گویی به نظر می رسد شعر زنانه لطیف تر باشد در کل نیز به نظر من تصویرهای بدیعی به کار نبرده بودید و به نوعی توهین ها دست شما را در تخیل کردن بسته بود .دیگر آنکه کفر پس از ایمان مرحله ای است که عارف شریعت را کنار می زندو به طریقت می رسد پس نمی تواند مورد منفی باشد.

انتشار مجموعه ترانه ای از ترانه سرایان دهه ی نود

« مهدی موسوی میر کلایی » ضمن  اشاره به دردست چاپ داشتن مجموعه ی ترانه ای از ترانه سرایان دهه ی نودبیان داشت کسانی که مایل هستند آثارشان در این مجموعه چاپ شود به « امید روزبه » مراجعه کنند یا اشعارشان را برای من ایمیل کنند. او نیز با خواندن ترانه ای به گفته های خود پایان داد.

 

ادامه شعرخوانی و نقد شعر

بعد از شعرخوانی « ناصر فیض » ، « علی منصوری » ترانه ای با مضمون عاشقانه خواند گفت در خصوص این ترانه نیز گفت همان نقدی که به ترانه های قبل داشتم بر این ترانه نیز وارد است تا حدی سالم اما فاقد تصاویر جدید !

نکته ی دیگر که خواستم به آن اشاره کنم در مصرع «من اون انقلابی بی رحمم» کنار گرفتن دو «بی» زیاد خوشایند به نظر نمی رسد باز هم متذکر می شوم بلند حساب کردن هجاهای کوتاه کلماتی مثل به درست نیست

« پرویز عباسی داکانی » با مطرح کردن مساله های پیشین سخنی از بدعت های نیما و شهیار قنبری به میان اورد که بعدها متوجه شدیم منظور او بلندی و کوتاهی مصرعهای یک شعر بود اما هنوز که هنوز است من متوجه نشدم این موارد می تواند چه ربطی به چشم پو شی از سهل انگاریهای شاعرانه دارد و ایا رسالت یک جلسه ی شعر چیست که نمی گذارد سهل انگاریهای این چنینی که فاحش هستند را به نوآموزان گوش زد کند؟

سوال دیگر : هدف از برگزاری جلسه شعر چیزی جز تربیت شاعران جوان در عین پخته تر شدن اشعار دیگر شاعران است؟

اما ایشان با علم کردن نیما و شهیار قنبری به نوعی این مساله را به ذهن متبادر می کردند که سهل انگاریها سبک سازند حال آنکه واقعا این طور نیست خود نیما مثنویهای بسیار خوبی دارد که در آن هیچ سهل انگاری ندارد(همان گونه که از یک اسطوره انتظار می رود) و اصلا بدیهی است سهل انگاری مطلوب نیست چه برسد سبک ساز باشد شکست اوزان توسط نیما نیز نه تنها سهل انگاری نبوده بلکه گامی جدید و آگاهانه ای در اعتلای شعر پارسی بوده. مسلم است اگر نیما زنده بود و در این جلسات حضور داشت(که بعید می دانم) به ایرادهای وزنی با تکیه ی بیشتری اشاره می کرد چرا که نوشتن یک شعر عروضی بر روی وزن عروضی از نکات اولیه ی هر شعر کلاسیک است .

بعد از شعر خوانی« امید روزبه » و « رضا یاوری » ،« علی احمدیان » که در آکادمی هزار صدا مقام اول را کسب کرده بود به اجرای چندی از قطعات خود پرداخت.

احساس می شد که ریتم شعرها خوانیها تند تر شده و فرصت نقد ها کمتر «مجتبی فرهنگی » اخرین فردی بود که در خصوص شعرش صحبت شدالبته  با بیان چند جمله مثل فقط سطر «نارنجها دستان خود را بریدند »شعر بود و... پرونده ی نقد ها و صحبت ها بسته شد.بدین ترتیب « مجتبی حبیبی »، « حامد داراب »، « حامد عسکری » و « ندا نوروزی » شعرهای خود را در معرض شنیدن قرار دادند تا نوبت به « سیامک بهرام پور » رسید او بیان داشت به جای خواندن شعر مایل است حرفی بزند ،بهرام پور در خصوص مضامین شعرهای امروزی و ید بودن آنها صحبت کرد که مشخص نشد منظور از شعرهای امروزی چه میزان از شعرهای امروزی است و ایا این تعیین تکلیف برای خداوندگاران یک اثر است؟آیا نقد محتوا یعنی تعیین تکلیف؟...

وقتی که این سوالها رهایم نمی کردند « فرهاد فرید زاده »،« بهمن زدوار »، « محمد شمس » و.. اشعار خود را خواندن تا ماراتن خواندن اشعار به عذر خواهی از شعر نرسیدن به دیگر اساتید و اجرای گروه تعادل به پایان برسد.

در ادامه بیننده عکس های « امین رجبی » باشید.



 

منبع : ریتم نو

نویسنده : فرزین پاک طینت

عکس :  امین رجبی
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
انتشار یافته: ۱
ه.محمدی
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
سلام.جناب داکانی استادی نمونه و شاعری توانه هستند اما به دلیل نگاه عارفانه و رمز گونه اش خیلی ها جان کلام او را در نمی یابند.
تقویم هنری ادامه