+ ادریس ناصری: دو شب قبل از اینکه به ایران بیایند بیستوهفت شب کنسرتشان در لندن به اتمام رسید
+ تقدسی : خوشحالم وقتی از آلمان آمدم، جوانانی را دیدم که تشنهی یادگیری هستند
در ابتدا مجری جلسه ضمن سلام و خیرمقدم بیان داشت :اگر بخواهیم پیشینهای دربارهی موسیقی کلاسیک ارائه بدهیم باید گفت این موسیقی که از یک دورهای وارد ایران شده، کاملاً غربی است.این نوع آواز به دلیل نقاط قوت زیادی که داشت، توانست در مدت کوتاهی به یک موسیقی جهانشمول مبدل شود.ایران نیز از این قضیه مستثنا نبود.
باید توجه کرد آواز کلاسیک برگرفته از فرهنگ و آیین غرب به وجود آمده و درواقع از مسیحیت آغازشده. بدین ترتیب بین موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی کلاسیک ایرانی تفاوتهایی برقرار است.
ابزارهای دمدستی و کوتاهی توانست تکنیکهای آواز کلاسیک را وارد ایران کند اما پیشرفت اطلاعات و فناوری باعث شد تا به هنرمندان در این عرصه یاری قابلتوجهی _در جهت پیشبرد سبک انتخاب خودشان_برسد اما در مقایسه با موسیقی غربی،این امر خوشایند هم چنان کافی نیست چراکه هر آن شاهد تغییر و تحولات مثبت و جدیدی در موسیقی غربی هستیم ولی بهروزرسانی این سبک برای ایران بسیار سخت است زیرا بههرحال باید بپذیریم موسیقی کلاسیک بافرهنگ ما در تضاد است.
یکی از موارد مثبت و راه گشا در موسیقی کلاسیک ایرانی ،ورود سفیرانی امانتدار با پیشینهی موسیقی قدرتمند به این عرصه و بهروزرسانی توسط این اساتید است.
پیشینهی جناب« تقدسی»بسیار قدرتمند است .برجستهترین کسی که ایشان از او مواردی را فراگرفتهاند «لوچانو پاواروتی » بوده است که برای مخاطبان موسیقی جهان کاملاً چهرهای شناختهشده است...
ماریو تقدسی گفت:خوشحالم وقتی از آلمان به ایران میآیم جوانهایی را مشاهده میکنم که جویای علم و تشنهی یادگیری هستند. با این امید که جوانان بتوانند در آینده راهگشایی برای این سبک باشند ؛مایل هستم تجربیات سیوپنج سال روی صحنه بودنم را در اختیار این جوانان بگذارم.
حدود شش سالی است که به ایران میآیم و با برگزاری مستر کلاسهای کلاسیک و پاپ کلاسیک و حتی سنتی سعی در یاری هنرجویان دارم.طی گذر این زمان بیش از سیصد هنرجو زیر نظرمن به فراگیری علم موسیقی پرداختهاند که خیلی از آنان پیشرفت خوبی را داشتهاند. علاوه بر آنان با کمک مدیر برنامههایم «ادریس ناصری» مستر کلاسهایی در شهرستانهای مختلفی چون اصفهان ،شیراز ،تبریز و... برگزار میکنیم تا کسانی که امکان این را ندارند به تهران بیایند از این کلاسها محروم نشوند.
با تمام مشغلههایی که زندگی حرفهای من را فراگرفته؛تا آنجایی که در توان دارم برای هنرجویانم وقت میگذارم و سعی خود را میکنم سالی دو بار به ایران بیایم و بهنوعی کمکرسان آنها باشم.
من باور دارم فرزندان ایران بااستعداد هستند و صداهای خیلی خوبی دارند ولی متأسفانه گویی یک سری مشغلهها جلوی پرکارتر بودن آنها درزمینهی تمرینات را گرفته است.مسلم است انجام تمرین باعث پیشرفت بیشتر یک هنرجو میشود.بدین ترتیب باید بگویم جوانهای ایرانی استعداد خوبی دارند اما شاید یک مقدار تنبل و کمکار هستند.
نکتهای که هر هنرجو باید آن را در نظر بگیرد این است که با شرکت در دوازده جلسهی مستر کلاس شما هنوز راه بسیاری دارید و به طبع نیاز به تمرین دارید.
من از دهسالگی به فراگیری رشتهی موسیقی پرداختم. در هنرستان عالی موسیقی مشغول تحصیل شدم.پس از یادگیری ویولن ،در هنرستان به مدت هفت سال نوازندهی ویولن کلاسیک بودم و یک سال به مطالعهی آواز پرداختم .همزمان از اپرای ایران بهمنظور تحصیل در آمریکا،بورس تحصیلی گرفتم و دکترای خود را درزمینهی آواز گرفتم.بعدازآن به یکی از معروفترین آکادمیهای بینالمللی رفتم.خوشبختانه هشت ماه در حضور کسانی چون «جسی نورمان»،«رناته تبالدی» و... در مستر کلاسهایی شرکت کردم و تجربههای مفیدی کسب کردم. قصدم از بیان این مطالب این بود که بگویم واقعاً نمیشود با دوازده جلسه به عرش رسید.باید خلی بیشتر از اینها تلاش کرد.البته که شروع خوب بسیار مهم است. متأسفانه چند جلسه از مستر کلاسها صرف این میشود که عادتهای بدی را که هنرجویان از کسان دیگر آموختند را به آنها گوشزد کرد.بدین ترتیب به نظرمن این کلاسها میتواند مبنای خوبی بر کسانی باشد که حتی تازهوارد عرصهی خواندن شدهاند.
برای من جالب بود که دریکی از مسترکلاسهایم در شهر اصفهان از بیست هنرجو ،پانزده نفر آنها خوانندهی اصیل ایرانی بودند.در حقیقت در این مستر کلاسها شما بالاترین تکنیکهای آوازی را یادمی گیرید پس در همین راستا میتوانید در همهی سبکها از این مطالب استفاده کنید.
همیشه به هنرجویانم گفتهام امکان ندارد خوانندهی پاپی به من معرفی کنید که بتواند اپرا بخواند اما هزاران خوانندهی اپرا میتوانند پاپ بخوانند.
با شروع شدن سؤالات خبرنگاران ،«تقدسی» در جواب یکی از خبرنگاران دربارهی پیشبینی آیندهی موسیقی ایران اظهار کرد:همیشه موانعی وجود داشته اما باید بگویم طی سالهای اخیر بسیاری از مسائل بهبود پیداکردهاند.دوستانی را میشناسم که با قدم برداشتن در این رشته به نسل جوان کمکرسانی میکنند.بههرحال تا شما بهصورت آکادمیک موسیقی را یاد نگیرید ،پشتوانه نخواهید داشت و زمان کوتاهی میشود برای آن پیشبینی کرد.چرا میبینید خوانندههای پاپ در ایران یک دورهی خیلی کوتاهی دارند؟
باید خیلی از تکنیکهای آوازی و تنفسی در آکادمیها و دانشگاهها مرتفع شود.یکی از دکتران مطرح گوش و حلق و بینی به من گفتند بعضی خواننده بعد از یک یا دو سال فقط با قرص و آمپول میتوانند بخوانند .این مسائل برای رعایت نکردن اصول موسیقی است.
در سن بیستوسه سالگی اولین مرد ایرانی بودم که در اپرای وین استخدام شدم.سه سال تمام در اپرای وین خواندم.از آن زمان تاکنون بیش از چهل نقش اپرا خواندم و در کنسرتهای متعدد و به زبانهای مختلف اجرا داشتم. بعد از سیوپنج سال خواندن بر این مسئله واقف شدم که اگر تکنیک خوبی داشته باشید،میتوانید سالهای سال میتوانید بخوانید.
برخی جوانها فریب صدای حال حاضر خودشان را میخورند اما اصولی نخواندن تاریخمصرف دار است.بر این اساس پیشنهاد میکنم افرادی که میخواهند وارد عرصهی موسیقی شوند.شروع به یادگرفتن سولفژ و فراگیری یک ساز تخصصی کنند. اگر مدتی بنای آنها موسیقی کلاسی باشد میتواند تا سی یا چهل سال آینده همچنان بخوانند.
وی در ادامه در خصوص برنامه خود در ایران گفت:پیشنهادهای زیادی در ایران دارم.البته که هر وقت من به ایران آمدهام از فعالیتهای در آلمانم کم کردهام تا بتوانم به کشورم بیایم.چند پیشنهاد در خصوص کنسرت دارم که باید بررسی کرد کدام آنها قابل انجام شدن هستند.بهعنوانمثال با جناب«علی رهبری» و ارکستر سمفونیک تهران ،استاد«چکناواریان»،استاد«فخرالدینی» برنامههایی را خواهیم داشت که امیدوارم این برنامهها به اجرا و انجام برسند.
«ادریس ناصری» افزود:بهزودی نشستی خواهیم گذاشت و توضیح خواهیم داد.به نظرمن کمتر کسی مثل ایشان به ایران میآیند و برای هنرجویان وقت میگذارند.عرق ایشان به وطن بهگونهای است که بیست سال پیش آلبوم منتشر کردند که تمام قطعات فولک ایرانی هستند. ما با یکی از نوازندگان که خیلی در این زمینه شهرت دارند در حال ایجاد همکاری هستیم تا بتوانیم یک سری قطعات کلاسیک را در کنار مجموعهای از قطعات ایرانی به مخاطبان عرضه کنیم.اسم آن شخص را نمیگوییم اما احتمالاً کنسرت ،بیست و پنجم بهمنماه در اصفهان برگزار خواهد شد.این کنسرت هم در حقیقت آغاز توری است که در ایران داریم. بحث کنسرتهایی که با ارکستر هم تشکیل میشود که گفته شد.دربارهی مستر کلاسها نیز باید بگویم: تقریباً از تمام شهرها برای برگزاری مستر کلاس پیشنهاد داریم اما متأسفانه استاد مدت زیادی نمیتوانند در ایران حضورداشته باشند.البته که مشغلهی ایشان بسیار زیاد است.دو شب قبل از اینکه به ایران بیایند بیستوهفت شب کنسرتشان در لندن به اتمام رسید. جالب است بدانید دو ساعت قبل اجرا دست ایشان شکست اما باهمان وضعیت به روی صحنه رفتند.
«تقدسی» دربارهی مسئلهی صدا بیان داشت:یک سری مسائل باید از ابتدا و با آموزش و گام به گو جلو بروند.حتی باید گوش مردم آنقدر قوی شود که وقتی خوانندهای یک اثر را نیمپرده پایینتر میخواند مورد تشویق واقع نشود.به نظرم وقتی شما میتوانید حرف بزنید،میتوانید بخوانید.صدا هم مثل بدن است با تمرین زیبا میشود.
من در سالن دوهزارنفری بدون میکروفون اپرا اجرا کردم.وقتی چنین چیزی اتفاق میافتد به شما میگویم همهی شما این توانایی رادارید ولی با تمرین به آن میرسید.افرادی که در رشتهی آواز کار میکنند قوی ساز دنیا را یاد گرفتند.چراکه هم موسیقی رادارید و همکلام!
در ایران همصداهای پرتوان یافت میشود اما باید روی آن _به شیوهی درست-کار کنند .من باور دارم هرکسی میتواند بخواند.
او در مورد موسیقی پاپ امروز ایران گفت:تواناییها هست.آهنگسازهای خوبی داریم؛شعرای خیلی خوبی داریم اما میتوانند خیلی قویتر از اینها کار بکنند. من باور دارم توانایی ایرانیها بیشتر از اینها است.اما به دلیل نگاه مادی به هنر خیلی از انرژیها برای آثار صرف نمیشود.در چند کنسرت دعوت شدم و حضور داشتم ،دوست ندارم از گروه یا شخص خاصی اسم ببرم.اما وقتی میبینیم سه نفر مشغول خواندن یکی از آثارشان معروفشان هستند و هرکدام نیمپردهی آوازی باهم فاصلهدارند متأسف میشوی.
داخل استودیو همهچیز عالی انجام میشود اما به روی صحنه به دلیل کم بودن تجربه ارائهی اثر خیلی بدانجام میشود.
وقتی خوانندهای در اجرای خود زمانی که باید اوج بخواند،میکروفون را به سمت مخاطبان میگیرد،این یعنی بدترین نوع کنسرت!
کنسرتی که شما تمام قسمتهای پایین را بخوانی و اوجها را مخاطبانت بخوانند را همه میتوانند داشته باشند.
من داخل کنسرتی که حدود ده سال پیش در برج میلاد داشتیم بعضی وقتها برای هم گام کردن مخاطب با خودم میکروفون را سمت او میگرفتم اما نه در تمام قسمتهای اوج خوانی!
بنابراین موسیقی امروز ایران میتواند خیلی خوب باشد اما هنوز جای کار بسیاری دارد .
من در حال حاضر نمیتوانم از کسی اسم ببرم و بگویم این هنرمند میتواند در اجرای زنده بسیار خوب اجرا کند.
امیدوارم گوش مردم به آثار خوب عادت کند آن زمان است که اکثر مشکلات حل خواهد شد.
در پایان در پاسخ سؤالی راجع به تفاوت شرایط تحصیل و تدریس در اروپا و ایران ،ابراز داشت:مسلماً تفاوت زیاد است.وقتی از هنرستان عالی موسیقی وارد اپرای وین شدم هنوز تشنهی یادگرفتن بودم.
در آنجا بود که توانستم با «پارواروتی» ارتباط برقرار کنم.البته در بهره بردن از او از زرنگی ایرانی و روی خوشم نیز استفاده کردم.یادم میآید در آن زمان او به دلیل مشغلههای زیادش آنچنان شاگردی هم نمیگرفت ولی من توانستم شاگرد او باشم.
منبع: ریتم نو
نویسنده: فرزین پاکطینت
عکس: محسن فاتح پور