از چه زمانی احساس کردید که میتوانید وارد عرصه هنر شوید؟
من در یک خانواده هنردوست بزرگ شدم، از دوران کودکی باهنر درگیر بودم و در کنار موسیقی (که خیلی موردپسند خانواده ما بود)به سمت نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی هم هدایت شدم.
از چه زمانی فعالیتهای هنریتان را بهصورت جدی دنبال کردید؟
تقریباً از سال 1380 بهصورت جدی فعالیتهای هنریام را شروع کردم و نزد آقای منتشری به فراگیری آواز پرداختم و از سال 1382 الی 1393 در خدمت استاد صديف، رديف آوازي و مركب خواني را فراگرفتم و از سال 1393 به دلیل مشغلههای کاری نتوانستم خیلی مرتب خدمت ایشان بروم.
همچنين از محضر جناب ماريو تقدسي ، اپرا خوان ایرانیالاصل مقيم ايتاليا نيز تکنیکهای آواز كلاسيك را فراگرفتم.
تحصیلات دانشگاهی نیز دارید؟
بله ؛ سال 1385 به دانشگاه هنر رفتم و در آنجا نیز مدرک آوازم را گرفتم.
از دوران نوجوانی شروع به نوشتن شعر کردید
شعری که من شروع کردم مثل خیلی از دوستان در قالبهای مثنوی و غزل بود بهخصوص مثنوی چراکه در خانواده ما اکثراً شعرهای مثنوی مینوشتند و من نیز با مثنوی شروع کردم و از جناب باقری عروض و قافیه را یاد گرفتم.
اما چند سالی میشود که تابوشکنی کردم و به سبک دادائیسم روی آوردهام و شعرهایی که در این قالب سروده میشود ، قالب شکنی را به همراه دارد و به اين دليل زیاد مورد استقبال هنرمندان قرار نمیگیرد.
چرا قالب شعریتان را تغییر نمیدهید؟
به دلیل اینکه ما اکنون به یک چنین تابوشکنیهایی در شعر نیاز داریم ، ما وقتی درگیر قواعد میشویم خلاقیت را رها میکنیم و آنچه برای هنرمند مهم است خلاقیت در هنر است و نه رعایت قواعد.
در دادائیسم این وجود ندارد و میتوان با لحن و یا زبان دهنکجی با این قواعد برخورد کنید و خلاقیت و بیشتر مضمون را وارد شعر کنید، من دلیلی نمیبینم وقتی همه دارند دریک سبک شعر مینویسند من هم در همان سبک فعالیت کنم درصورتیکه من شعرهایی دارم که ازنظر قواعد هیچ مشکلی ندارد و میتوانم به آن صورت هم بنویسم اما این را نمیخواهم و نظرم بر این است که دادائیسم را ادامه بدهم.
دلایل دیگری نیز دارد؟
بله؛ دلیلی که این قالب شعری را انتخاب کردم بیسوادی بعضی از هنرمندان است، چراکه خیلی پیش میآید کسانی که دادائیسم را نمیفهمند آن را مسخره میکردند.
یعنی هرکسی که دادائیسم را نمیشناسد بیسواد است؟
نمیگویم چون دادائیسم را نمیشناسد بیسواد است. بلكه متأسفانه اکثر هنرمندان ما هیچکدام از سبکها را نمیشناسند حتی خودشان نمیدانند در کدام سبک فعالیت میکنند و فقط به این فکر میکنند که وزن و قافیه را رعایت کنند.
رعایت نکردن قواعد در دادائیسم هم قانونی دارد ؟
دادائیستیها یک جمله معروفی دارند که میگوید: دادائیسم با تمام بندها و زنجیرهایی که بهپای قواعد است مخالف است حتی با دادائیسم!!
کمی بیشتر توضیح میدهید؟
دادائیسم میگوید ما هیچ قواعدی نداریم و قواعد را به هر صورتی که دوست دارید بشکانید اما مضمون داریم.
یعنی میخواهید بگویید اگر کسی در یکبند از ترانهاش وزن و قافیه را از دست داد میتواند بگوید "من دادائیسم نوشتهام"؟
بستگی به مضمون دارد، اگر مضمونش مثل تمام مضمونهایی که بیهویت است و براي يك مسئله ساده كلي كنايه و استعارههای بیدلیل بهکاربرده، بايد بگويم نه اصلاً دادائیسم نیست. دادائیسم لزوماً گفتن مضمونهای باارزش فلسفی، اجتماعی و با زبان آزاد است.
در حقيقت فلسفه را با زباني آزاد وارد شعر میکند و بها مخاطب خيلي راحت ارتباط برقرار میکند.
فکر میکنید میتوانید مردم و شعرا را نسبت به دادائیسم آگاه کنید؟
شخصاً همانند هنرمندان دیگر دوست ندارم که مطرح شوم و حرف درست را میزنم حالا میخواهد باعث مطرحشدنم بشود یا خیر؛ فرقی نمیکند.
به سراغ موسیقی برویم، شما آواز را نیز تدریس میکردید
تقریباً سال 89و90 بود که آواز ایرانی را تدریس میکردم و اکنون نیز این کار را ادامه نمیدهم چراکه مشغلههای کاری مانع این امر میشوند.
تابهحال چند قطعه را ضبط کردهاید؟
حدود دو یا سه قطعه در سبک موسیقی پاپ و موسیقی سنتی ضبط کردهام که اکنون موقعیت پخش ندارند چراکه در کارهایم سختگیر هستم و آن قطعات باید بازخوانی و مجدداً تنظیم شوند.
از اولين قطعهای که قرار است پخشکنید برایمان بگویید.
قطعهای را بهتازگی آماده کردهام که در بخش موسیقی با دانیال شهرتی و در بخش ترانه با مسعود مولایی همکاری کردم که هردوی این عزیزان در حرفهی خودشان جزو بهترینها هستند و فکر میکنم یک همکاری دیگر با این دو عزیز خواهم داشت.
این قطعه در چه سبکی است و قرار است چه سبکی را ادامه دهید؟
موسیقی تلفیقی (پاپ-سنتی) است و بهاحتمال خیلی زیاد در ادامه نیز در همین سبککار خواهم کرد
شعری که قرار بود در این کار بخوانید در سبک دادائیسم بود اما آن را تغییر دادید دلیل این تغییر چیست؟
ابتدا قرار بود یکی از شعرهای خودم که در سبک دادائیسم سروده شده بخوانم که دانیال شهرتی نیز موافقت کرد و روی آن شعر ملودی گذاشت و من نیز بهصورت اتود آن کار را اجرا کردم اما بعداً که من برای چند نفر آهنگ را پخش کردم همه ایراداتی که بر قواعد هست میگیرند.
من دیدم که اکنون زود است بخواهم حرف جدید بزنم چراکه هنوز کسی من را قبول ندارد تا بخواهد پای حرفهایم بنشیند، من تا زمانی که ثابت نکردهام آنچه مردم و شاعران میخواهند را میتوانم بنویسم،این کار را انجام نمیدهم و دادائیسم را ادامه میدهم و قطعهای با شعر دادائیسمی روانه بازار نمیکنم.
از کی شروع به ساخت آلبوم میکنید؟
فعلاً زود است من عجلهای برای معروف شدن ندارم اما عجله برای انجام کار درست، دارم. معروفیت خودش میآید.
کلام پایانی؟
اسم هنری من
شویراد است و با همین نام فعالیت هنریم را ادامه میدهم چراکه پشت این نام فلسفه وجود دارد.
منبع :
ریتم نو
نویسنده:
شایان رسولزاده