با پيچيدن طنين صداي استاد محمود مخدوم، در چهارمين شب آواز ايراني، سالن سوره حوزه هنري حال و هواي تازهاي به خود خواهد گرفت و صداي اين خواننده باسابقه را مجيد پايدار، نوازنده تار، همراهي ميكند.
در زندگينامه استاد مخدوم از زبان خود ايشان ميخوانيم: «به واسطه صداي گرم و رساي پدرم كه از روضهخوانان و قاريان مشهور خوزستان بهخصوص شهرستان دزفول بود، صدا را از وي به ارث بردم و ميتوان گفت بيشترين عاملي كه آن زمان سبب كشش و اشتياق من به موسيقي (بهويژه آواز) شد خواندن اشعار ضيائي درلحن خاصي بود كه اين لحن موسيقايي را مرحوم پدرم به طرز زيبا و دلنشيني در گوش و جان مردم آن منطقه جاي ميداد و به همين دليل به ملاعبدالكريم ضيائيخوان (مخدوم) معروف شد.
- دوره دبيرستان را با شركت در مسابقات هنري رامسر در رشته آواز ايراني پشت سرگذاشتم و بعد از ديپلم به لحاظ پيگيري از طريق جرايد، مكاتباتي با مركز حفظ و اشاعه موسيقي در تهران داشتم كه اين مكاتبات خود نشانه حركتي به سوي موسيقي جدي و هنري بود و اين مراسلات و نامهنگاريها باعث شد كه بعداً در كلاسهاي درس استاد بزرگ رديف آوازي زندهياد محمود كريمي در هنرستان آزاد موسيقي ملي وابسته به وزارت فرهنگ و هنر وقت پذيرفته شوم و رديف آوازي را نزد ايشان كه دو روز در هفته برگزار ميشد فراگيرم.
در ادامه توانستم در نخستين كنكور موسيقي سنتي (آزمون باربد) كه د بيري آن را استاد هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سايه) به عهده داشت شركت كنم و پس از وقفه كوتاهي در امر يادگيري سرانجام به كانون فرهنگي و هنري چاووش كه زير نظر اساتيد محترمي چون هوشنگ ابتهاج، زندهياد محمدرضا لطفي و حسين عليزاده اداره ميشد راه يافتم. همچنين در كلاسهاي پر نظم و پربار و پر رمز و راز و سرشار از ظرايف آوازي استاد عزيز و ارچمند جناب آقاي نصراله ناصحپور كه خود نيز از برجستهترين شاگردان استاد عبداله دوامي است شركت كردم و فراگيري رديف آوازي را به مدت 12 سال از سر گذراندم. البته بخش قابل توجهي از سالهاي آموزش را پس از تعطيلي مراكز هنري از جمله مركز هنري و فرهنگي چاوش در منزل شخصي استاد ناصحپور در دزاشيب (نزديك تجريش) ادامه دادم.
-ازسال1370 رسماً جهت تدريس آواز
توسط استاد ناصحپور به مراكز هنري وزارت ارشاد معرفي شدم و پس ازبازگشايي مجدد كانون چاووش تحت نام «مكتبخانه ميرزا عبدالله» ازسال1373 به عنوان مدرس آواز در كنار بزرگاني همچون استاد محمدرضا لطفي،رامبد صديف، داريوش طلايي، عبدالنقي افشارنيا، فرخ مظهري و بقيه دوستان توسط استاد زندهياد محمدرضا لطفي انتخاب و به مدت 10سال در اين مكتبخانه ميرزاعبداله به تدريس مشغول بودم.
- ازجمله فعاليتهاي هنري كه در آنها شركت داشتهام ميتوانم به اجراي برنامههاي متعددم درتهران و شهرستانها و خارج از كشور از جمله كشور اتريش (وين) و ايالتهاي مختلف آن در سال 1997 اشاره كنم و نيز در برنامههايي زنده به صورت بداهه در شبكههاي داخلي صدا و سيما و نيز برنامههاي برون مرزي تلويزيون فعاليت داشتهام.
- معاشرت و مؤانست با اساتيد بزرگي همچون زندهياد جليل شهناز، زندهياد لطفي، محمدرضا شجريان، عبدالنقي افشارنيا، زيدالله طلوعي و زندهيادان رضوي سروستاني و منوچهر همايونپور باعث وسيعتر شدن دايره كاري و بينش هنري و جدي اينجانب در زمينههاي مختلف موسيقي شده است كه از اين لحاظ خداي بزرگ را شكرگزارم.
- هم اكنون با وجود مشغلههاي اداري در سطح وسيعي به كلاسداري وتدريس آواز درآموزشگاههاي هنري كرج و برخي شهرستانها ازجمله استان خوزستان (اهواز-دزفول)مشغول هستم كه دراين رابطه جوانان مستعد و خوشصدا و قوياً داراي دانش آوازي را تحويل جامعه هنري دادهام كه به موقع درآينده نيز معرفي خواهند شد.»
"شب آواز ایرانی" برنامهای است تحلیلی و آموزشی که به اهتمام مركز موسيقي و مرکز محافل و جشنوارههای حوزه هنری به صورت ماهانه در آخرين شنبه هر ماه برگزار ميشود. گفتني است در سایر قسمتهاي اين برنامه نيز صداي خوانندگان ديگري به همراه چند هنرمند نوازنده، چراغ چهارمين شب آواز ايراني را روشن ميكند.
سالن سوره حوزه هنری در انتهای خیابان سمیه نرسیده به حافظ واقع شده و ورود به اين نشست برای تمام علاقهمندان آزاد است.
منبع: ریتم نو