در این مجال با حضور «بامداد فلاحتی»، «آرش قاسمی» و استاد « فریدون شهبازیان » پایان یافت تا قاسمی از ابتدای جلسه اعلام کند« ژاله صادقیان» به دلیل سفر خارج از کشور و «بهزاد فراهانی» به دلیل مشغول بودن در کار تئاتر ،نمیتوانند در این جلسه حضورداشته باشند.ضمن اشاره به اهداف گروه « میراث » توسط قاسمی و فلاحتی ،استاد «شهبازیان» گفت :در این وانفسای موسیقی همینکه یک گروه با این طرز تفکر شکل میگیرد از اهمیت بالایی برخوردار است.
در ابتدا آرش قاسمی ضمن سلام و خیرمقدم و تبریک عید به خاطر تأخیر به وجود آمده عذرخواهی کرد و بیان داشت:بنای ما گوهری است که با سختی بهدستآمده .همیشه کار گروهی در ایران سخت بوده و مشکلات خاص خود را به همراه داشته است .
هشت مهرماه روز بزرگداشت «مولوی»بزرگ بود. سعی داشتیم بتوانیم در آن روز این نشست را برگزار کنیم اما نهایتاً موفق شدیم در چنین روزی این مهم را به انجام برسانیم. کلیهی اشعار این آلبوم به خداوندگار رومی تعلق دارد.و همانطور که واقف هستید دکلمهی این اشعار کار هرکسی نیست به همین منظور ما «ژاله صادقیان » را انتخاب کردیم .ایشان به دلیل مسافرت خارج از کشور امروز در جمع ما نیستند.همینطور «بهزاد فراهانی» هم به دلیل مشغولیت در تئاتر نمیتوانند در این جلسه حضور پیدا کنند.
در ابتدا جا دارد از «پیروز ارجمند» مدیریت مرکز موسیقی حوزهی هنری در آن زمان و «فاضل نظری»،مدیر فعلی تشکر کنم. انتشار این آلبوم از مهرماه سال 1392 تا چهارم مهر دو سال بعد طول کشید.در این میان از سال 1392 تابهحال اتفاقهای زیادی افتاد که اگر این اتفاقات در قالب کتابی عرضه شود ،کمفروش نخواهد بود.این آلبوم تنها برای من یک آلبوم موسیقی نبود بلکه بهمثابهی آموزگار حتی تغییراتی در رفتارهای من با دیگر انسانها به وجود آورد.
گروه ما از سال 1378فعالیت موسیقی خود را شروع کرد.همیشه دوست داشتیم در روزی مختص به بزرگان ادبیات کنسرت یا رونمایی داشته باشیم تا بزرگداشتی هم برای مفاخر کشور برپا کنیم.بهعنوان مثل چند بزرگداشت در «دانشگاههای آزاد»،«یونسکو» و «دایره الم عارف بزرگ اسلامی» داشتیم.
آغاز امر، گروه ما نام فردوسی را در ذهنها متبادر میکرد چراکه تا قبل از 92 سعی داشتیم اشعار این شاعر ملی را اجرا کنیم اما به دلیل اینکه نتوانستیم از عهدهی مسائل مالی این پروژه بربیاییم ناگزیر کار لغو شد.دلیل دیگر هم پیدا نکردن خوانندهی مناسب این اشعار بود که فکر میکنم هنوز این خواننده وجود ندارد.
در این میان حوزهی هنری این پروژه را به ما پیشنهاد کرد و ماهم استقبال کردیم.امروزه شاید گروه ما برای تولید، نیاز به نهادی نداشته باشد.اثری را نیز تحت عنوان«خیام و میرزا عبدالله»آماده کردیم و منتظریم تا کسی را برای دکلمهی این اشعار پیدا کنیم.از دیگر کارهای در دست انتشار این گروه میتوان به «حمد بیحد»(اشعار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری)اشاره کرد.
همانطور که مشهود است تفاوت ما با بیشتر گروهها این است که برای ما شعر ،از اهمیت بالایی برخوردار است.موسیقی در زمان بیکلام بودن خود فقط موسیقی است اما زمانی که با شعر عجین میشود این شعر است که مسیر را مشخص میکند.هیچوقت آهنگ نساختیم که بعد روی آن شعر بگذاریم.زمانی باید از ارکستر استفاده کرد و زمانی از یک ساز این را فقط شعر تعیین میکند.
ما نیز مایلیم اشعار بزرگانی چون «سعدی»«فردوسی» که میراث هنر ما هستند را اجرا کنیم.
مجموعهی دیگری که قصد داریم با همکاری حوزهی هنری آن را انجام دهیم بر اساس اشعار «پروین اعتصامی » است که منتظریم حوزهی هنری خوانندهی این اثر را به ما معرفی کند.
پروژههای بعدی به اشعار «شیخ بهایی» و«سهراب سپهری» تعلق دارد که باید از خانوادهی «سپهری» برای خواندن اشعار سهراب بزرگ اجازه بگیریم.
بدین ترتیب فکر میکنم حداقل برای دو یا سه سال برنامه داریم البته باید خوانندههای این ساختهها نیز پیدا شوند.تا زمانی که خوانندهی چنین اشعاری پیدا نشوند تلاشی هم برای تولید نداریم.
مایلم به دوستان کم سن و سالتر پیشنهاد بدهم هیچوقت به امید ارگان و مجموعهای نباشید.همیشه یک صاحبخانهی بد باعث میشود شما به فکر خانه خریدن بیافتید.چیزی که برای ما اتفاق افتاد و ماحصل آن تأسیس استودیو و مرکز آموزشی و موسسهی فرهنگی خودمان شد.گرچه نام من بهعنوان دارندهی این امتیازات ثبتشده اما تکتک گروه میدانند که سهم آنها با من برابر است.
سختی کار ما انتخاب اشعار کهن برای ارتباط با نسل امروز است.باید تمام جوانب را بسنجیم...
در پایان باید بگویم برای پسند هیچکسی این کار را انجام ندادیم بلکه آنچه را فکر میکردیم درست است انجام دادیم.
با اضافه شدن«بامداد فلاحتی» به جلسه،وی اظهار داشت:همیشه قاسمی عوامل خوبی برای پروژههای خود انتخاب میکند و به خاطر چنین کاری،او را تحسین میکنم.
در خصوص شکلگیری این همکاری باید بگویم این امر در سفری که ما به قبرس داشتیم رویداد.در آنجا بود که «آرش قاسمی » به من پیشنهاد خواندن چنین کاری را داد و من باکمال میل قبول کردم،چراکه این اشعار مناسب حال و هوای کار من بود.چند قطعه در همان سفر بهوسیلهی ما ساخته شد ؛اما بنا به دلایلی انتشار این آلبوم به طول انجامید. یکی از این دلایل مبحث خواننده بود.قرار بر این بود مجموعه پیش رو با صدای چند خواننده اجرا بشود که اینگونه نشد.ضمن اینکه یکی از قطعات با صدای من سازگار نبود به همین دلیل وقتیکه دیدم «قاسمی » بهتر از من خوانده به او پیشنهاد کردم این قطعه با صدای او انتشار پیدا کند زیرا کیفیت خروجی آلبوم برایم از هر چیز دیگر بااهمیتتر بود.
خیلیها به من گفتند چرا در این مجموعه آواز نخواندی؟من نیز در جواب گفتم هیچ لزومی ندارد در یک مجموعه حتماً آواز خوانده شود.
در این حین با آمدن «فریدون شهبازیان»،«قاسمی » و «فلاحتی » به او خیرمقدم و خوش باد گفتند.«بامداد فلاحتی» اضافه کرد:افتخار شاگردی اساتیدی چون «شهبازیان»،«جلال ذوالفنون»،«پرویز مشکاتیان»،«احمد ابراهیمی»، «حسین عمومی»، «محسن کرامتی»، «رامبد صدیف»، «مهدی فلاح» و «سیما بینا» را داشتم که تلمذ نزد این اساتید مایهی مباهات من بوده و هست و خواهد بود گرچه بعضی از این اساتید به دیار باقی شتافتند و ما را از وجود خود بیبهره کردهاند.
وی در پایان صحبتهایش گفت:مایهی افتخار است عرض کنم بعد از محرم و صفر در تاریخ دهم دی اجرایی به نفع بیماران سرطانی در محک خواهیم داشت که بخش عمدهی هزینه برای این کودکان به سازمان مربوطه تقدیم میشود.
با درخواست دو میزبان جلسه از «شهبازیان» ،مبنی بر صحبت راجع به آلبوم مذکور،وی گفت:در وانفسای موسیقی امروز همینکه چنین گروهایی شکل میگیرند اهمیت بالایی دارد.کسانی که بهطور حرفهای در گروههای موسیقی نبودند از سختی کار خبر ندارند.
بزرگترین آرتیستها هم ممکن است اشتباه کنند پس اشتباه ناگزیر است.این اجرا نیز حاوی ضعف و نکات مثبت زیادی بود.اما مسلم است باید از این موسیقی حمایت کرد.زیرا امروزه موسیقی به دست دلالان افتاده و کسی هم توانایی مقابله با این نوع موسیقی را ندارد و اگر توانی هم باشد پای منافع در میان است.جای تأسف است برخی نااهلان موسیقی از اهالی موسیقی بیشتر سود میبرند.گرچه کنسرت این گروه پیشفروش شد و فکر میکنم برای چنین گروهی کار بزرگی است اما مسلم است این گروه به حمایت احتیاج دارد. بعضی تبلیغها نابرابر است وقتی تبلیغ یک موسیقی به مدت شش ماه در یک سایت قرار میگیرد نسبت به موسیقی که یک هفته تبلیغشده ماندگاری بیشتری دارد.جای تأسف است دلالانی که از این قضیه سود میبرند برای بارور کردن موسیقی تلاش نمیکنند.
من اولین مجوز انتشار ترانهی پاپ در صداوسیما را دادم و بهیقین میتوان بگویم در سالهای 74تا 76موسیقی خوب شنیدید اما بعدازآن موسیقی ایران دچار سردرگمی خاصی شد.در همین راستا فضایی به وجود آمد که اگر پول داشته باشی در گردونهی موسیقی خواهی ماند.بیشتر سایتها نیز بانی این سردرگمی هستند.اکثراً موسیقیهای تبلیغی برگرفته از همین فضای مشوش است .
حال کسی برای موسیقی محلی ما دل نمیسوزاند.اغلب کشورها چون رومانی و لهستان و فنلاند و... از موسیقی محلی خود استفادهی بهینه میکنند اما،ما با این قدمت موسیقی...
بیشتر موسیقیدانهای محلی ما یا آبدارچی شدهاند یا مسافرکش یا...
فیلمی را ساختم تحت عنوان«سمفونی ایرانی» در پایان این فیلم تمام اساتید بزرگ موسیقی نواحی مینواختند.کاری نداریم چه بلایی سر فیلم آوردند که اگر فیلم سمفونی فلان ساخته بودم...بههرروی فیلم چهار سال متوقف شد تا در این میان برخی هنرمندان این ساخته از دنیا بروند.در دنیای مادی امروز هیچکس نمیآید از این غنا و کیفیت حمایت کند . موسیقی بیدروپیکری که معلوم نیست از کجا میآید حمایت میشود. در خصوص این آلبوم هم بیتعارف میگویم قابلقبول بود...
با پخش قسمتهایی از آلبوم«گوهر افشان» جلسه به پایان رسید.
در ادامه بیننده عکس های «امین رجبی» از این نشست باشید.