کنسرت پرفورمنس تهمورس ،زبان صحبت جلوه های بصری
کلمهی
پرفورمنس باعث شده بود که مشاهدهی طراحی صحنه به شیوهی طراحیهای تئاتر برای اجرا شگفتانگیز به نظر نیاید حتی ابتدا تنها نشستن پورناظری بر روی مبل طبیعی به نظر میرسید چراکه مخاطب با خود فکر میکرد حتماً اجرای نمایشی در کار است اما آنچه دیده میشد تصویر مستند گونهای از اجرای سازها توسط نوازندگان بود بهطوریکه نوازندگان یکبهیک اضافه شدند اما گویی اضافه شدن آنها بهجز موسیقی دلیل دیگری نداشته باشد و قصدی برای اجرا وجود ندارد اینجا بود که افسوس میخوردم کاش از او میخواستم دربارهی
کنسرت پرفورمنس و گفتهی علت نامگذاری
کنسرت پرفورمنس نه
کنسرت بودن و نه
پرفورمنس بودن در عین آمیزهای از هردو بودن است حتی سؤالهای به ذهن میرسید که شاید جواب آنها روشنکنندهی این موسیقی خوب همراه با طراحی صحنه و تصاویری معمولی که به نظرم هیچ دانشجوی تئاتری به این تصاویر به دیدهی اجرا نمینگرد ،بود اما با گوش کردن به این ساختههای خوب (که واقعاً غیرازاین نیز انتظار نمیرفت) این سؤالها خود را فریاد میزدند:
مگر ترجمهی تحتاللفظی
پرفورمنس هنر اجرا نیست؟ تفاوت اجرا با مستند نوازندگی بهاضافهی چند دیالوگ معمولی چیست؟ تئاتر
پرفورمنس یا حتی شعر
پرفورمنس شنیده بودیم اما
کنسرت پرفورمنس با تئاتر موزیکال چه فرقی دارد؟
البته که سعی کردم با فرار کردن از این سؤالها از شنیدن موسیقی فردی که در این عرصه تجربهی فراوانی دارد، لذت ببرم شاید برخی از حضار نیز همین حس را داشتند اما بیانصافی بود که این قطعات را شنید و تشویقی انجام نداد به همین دلیل بعد از اجرای هر قطعه و پایین آمدن پرده سالن به احترام پورناظری موجی از تشویق را در خود میدید.
بعد از گذر زمانی اندک قسمت دوم اینچنین اجرایی شکل گرفت با نشستن پورناظری بر روی زمین و دیدن «
امیرحسین حسنی نیا » این حدس به وجود آمد که در ادامه شاهد ساختههایی عرفانی هستیم نکتهی دیگر آنکه در این بخش _ برخلاف قسمت اول _فاصلهای بین پورناظری و
سماع گر و حتی دیگر نوازندگان است برقرار بود که شاید نشاندهندهی تفاوت اجرایی این قسمت با قسمت اول بود شاید میشد با تسامح قبول کرد که دیدن رقص یک
سماع گر در حین نواخته شدن ساز،اجرا است اما آیا این اجرا پرفورمنس است یا خیر نیز جای بحث داشت بعد از اتمام کار این
سماع گر بهوضوح شاهد عجین شدن طراحی صحنه با موسیقی بودیم تا ...!
اگر از وقفههای 4-5 دقیقهای بین دو پرده به دلیل طراحی صحنه چشمپوشی کنیم؛ عجین شدن قدرتمند طراحی صحنه و
موسیقی باعث شده بود که در برخی از پردهها اشعار به نزدیکترین صورت خودشان اجرا شوند اما بازهم باید یادآور شد این اجرا با اجرای تئاتر گونه فرق میکرد این مهم خصوصاً در شعری از «
سیاوش کسرایی » نمود بیشتری پیداکرده بود و بهنوعی ترجمان فضای وهمآلود
موسیقی و شعر بود.
در پایان نیز ازلحاظ بصری شکل بدیعی از روی صحنه نواختن را دیدیم که میتوان نام بازی با سایهها را روی آن گذاشت چراکه سخن او در خصوص تفنن بودن این کنسرت را به ذهن متبادر میکرد با اتمام این قطعه این مجال نیز به پایان خود نزدیک شد تا حضار در سالن برای تشویق هنرمند محبوبشان چنددقیقهای را بیوقفه دست بزنند.
در ادامه برای مشاهده عکس های امین رجبی از این اجرا کلیک نمایید.
منبع :
ریتم نو
نویسنده :
فرزین پاکطینت