گزارشی از آخرین جلسه تیرماه خانه ترانه / نقد ترانه "دارم یخ می‌زنم" و تیتراژ سریال "زمانه"
ریتم نو : جلسه خانه ترانه مورخ بیست و پنجم تیرماه سال جاری در « فرهنگسرای ارسباران »،با اجرای « افشین یداللهی » برگزار شد در این مجال ضمن اعلام تاریخ دو جلسه‌ی آینده (پانزدهم و بیست و دوم مردادماه) به ترانه‌خوانی، نقد و همچنین برسی شیوه‌های نقد و نقدپذیری با توجه به حمله‌های ناعادلانه‌ای که امروزه در فضای مجازی صورت می‌گیرد، پرداخته شد و سپس زمانی برای قرائت نقد ترانه تیتراژ سریال « زمانه » توسط « حسن علیشیری » و همچنین ترانه « مهدی ایوبی » به نام « دارم یخ می‌زنم » توسط « امیر حسین مساح » اختصاص داده شد.
گزارشی از آخرین جلسه تیرماه خانه ترانه / نقد ترانه "دارم یخ می‌زنم" و تیتراژ سریال "زمانه"در ابتدای جلسه، « شایان تناکچی » به قرائت ترانه‌ای با مضمون عاشقانه پرداخت که منتقدین اشاره‌هایی موردی به ضعف تألیف‌ها و بعضی ناهماهنگی‌هایی که در ترانه‌ی او وجود داشت اشاره کردند
« احسان بایگی » نیز به خواندن ترانه‌ای با محتوای عاشقانه که استفاده از نوعی تضاد در آن مشهود بود، پرداخت .در این خصوص«عمران میری» ضمن اشاره به اینکه این اثر در وهله‌ی اول از تصاویر خوبی بهره برده که مخاطب را با خود همراه می‌کند بیان داشت که این کار مجموعه‌ی تضاد را به ذهن می‌رساند که این امر خوشایند نیست او در ادامه به‌صورت موردی به مصرع‌هایی اشاره کرد که ازنظرش ارتباط معنایی خاصی باهم نداشتند همچنین با اشاره‌ی موردی بیان کرد که باید با دقت بیشتر از به وجود آمدن حشو در کار بپرهیزد
« مهدی ایوبی » با اشاره به استعداد این ترانه‌سرا و این امر که هرکدام از کارهای ارسالی او برای این جلسه از کارهای قبل او بهتر بودند،اظهار داشت که مطمئن هستم مؤلف این اثر را بابی حوصلگی و سختی ندادن به خود نوشته چراکه معتقدم با ویرایش نهایی این اثر به اثری قابل‌توجه مبدل می‌گردد درهرصورت باید بگویم که باکمی دقت می‌شود برخی کلمه‌های تکراری را حذف کرد؛در ادامه به سستی‌هایی چون سنگ از ابر ریختن (به‌جای استعمال از فعل باریدن) تصاویر تکراری مثل تصویر بال‌وپر گرفتن کنار معشوق اشاره داشت
« حسن علیشیری » نیز با تأکید بر این تضادها گفت اگر استفاده از این تکنیک عامدانه بوده باید بگویم با استفاده زیاد ،جاذبه‌ی این تکنیک برای مخاطب گرفته شده و اگر به‌صورت ناخودآگاه بوده باید به تضادهای واژگانی که به‌صورت انبوه و مکرر در این اثر قرار داشته دقت کرد چراکه یک اثر هنری به‌مثابه‌ی یک پیکره است که در عین وحدت، نباید همه‌ی قسمت‌های آن یکدست باشد.
در ادامه « حامد صوفی پور » گفت: به نوعی تمام بندها ازنظر محتوایی یکدیگر را تکرار می‌کنند که این موضوع مطبوع مخاطب به نظر نمی‌رسد و باید از این امر پرهیز شود.
« مهرداد توده فلاح » نیز اظهار داشت: این ترانه در زمره‌ی کارهای کوششی قرار می‌گیرد و به نظر می‌رسد که قافیه این اثر را پیش برده چراکه در برخی موارد مصرع‌ها به‌نوعی موقوف‌المعانی جلوه می‌کنند این امر مورد تائید و پسند ترانه‌ی امروز نیست و نکته‌ی دیگر آنکه ما در هر بند شاهد یک ضعف تألیف هستیم.
« زینب میر شجاعی » به خواندن ترانه‌ای از خود با محتوای عاشقانه پرداخت که « مهدی ایوبی » ضمن اشاره به ایرادهای وزنی ،بیان کرد : این ترانه پتانسیل تبدیل به یک ترانه خوب را داشت اگر روی نقاط عطف موجود بیشتر کارمی شد اما در حال حاضر به نظر می‌رسد که این متن ازنظر تألیف بالغ نیست چراکه در بعضی از موارد_مثل مصرعِ :« دلم من تنگ بود از اینکه بری » با ضعف معنایی مواجه هستیم افزون بر اینکه استفاده از تنها واژه‌ی آرگو در این اثر (تیپ) نوعی غریبی واژگانی را به وجود می‌آورد که پسندیده نیست البته که بزرگ‌ترین ضربه‌ی منفی، مربوط به پایان‌بندی این اثر و استفاده از کلمه‌ی غریب « خفاش »_یا این بافت از واژه_ است حتی در این مصرع (دنیا وارونه شد منم خفاش) ضعف معنایی حس می‌شود که با چشم‌پوشی از این ضعف ،بسترسازی مناسبی برای ورد این واژه انجام‌نشده است
«حامد صوفی پور» به تعدد تصویرهای این متن اشاره کرد و گفت در برخی کارها این تعدد مطلوب به نظر می‌رسد حال‌آنکه در مورد شما باید بگویم در پرداخت‌هایتان موفق نبودید
«حسن علیشری» با اعلام موافقت در مورد ضعف معنایی در مورد پایان‌بندی ،بیان کرد بند آخر تصاویر خلاقانه‌ای داشت که شاید اگر در ابتدای این ترانه آورده می‌شد ؛با پرداخت‌های بهتر به کار قابل‌توجه بذل می‌گردید
«آرزو محمدی» به قرائت ترانه‌ای عاشقانه از دیدگاهی مذهبی پرداخت .«عمران میری» با اشاره مدت‌زمان فعالیت او (دو ماه) ابراز داشت که این کار ،کاری استاندارد است و از نکته‌های مثبت آن حفظ روایت و استفاده‌ی خوب از مراعات نظیرها است اما در مواردی مثل مصرع «این جنگ عادلانه نیست» ناهمگونی معنایی به چشم می‌خورد(بیان اینکه جنگ عادلانه‌ای وجود ندارد) که باممان است و تمرین برطرف خواهد شد
«حسن علیشیری»در پاسخ به اینکه بعضی از منتقدان ابراز داشتند این ترانه تقلیدی است از آثار «افشین یداللهی» و«روزبه بمانی» ؛گفت با توجه به زمان فعالیت این مؤلف ،تقلید امری طبیعی است اما در مرحله‌ی بعد برای فاصله گرفتن از این تقلیدها پیشنهاد می‌کنم دنبال فضاهای جدیدتر در ترانه باشید.
«حامد جلیلی» این مسئله را مطرح کرد که باید ببینیم آیا مسائل مذهبی قابلیت بیان عاشقانه رادارند یا خیر
«مهدی ایوبی» با اعلام موافقت مقلد بودن ترانه‌سرای این اثر ابراز داشت باید در نظر داشته باشیم جوانی که در مرحله‌ی تقلید است خواهی‌نخواهی گرفتار سلسله‌ی وزن و قافیه می‌شود که این امر در پرداخت‌های او مشکل‌آفرینی می‌کند با در نظر داشتن این امر و با توجه به سن فعالیت این ترانه‌سرا من کار خوبی شنیدم
«افشین یداللهی» افزود اتفاقاً به نظر من پرداختن به این مضامین با این نگاه بسیار سخت‌تر است چراکه همیشه این دست‌کارها به کلیشه متهم می‌شوند.
علیرضا بدیع: امیدوارم روزی موسیقیِ خواننده‌ها روی مخاطبانشان تأثیر همه‌جانبه‌ی مثبت بگذارد
پس از ترانه‌خوانی‌ها، «علیرضا بدیع» در راستای مبحث نقد و شیوه‌های نقد ،بیان داشت که چندی پیش در برنامه تلویزیونی به نام«هنر پنجم» به ایراد قافیه‌ای مربوط به یکی از ترانه‌های اجرایی«محسن یگانه» اشاره کرد(بشناسنت و ننشناسنت) که در ادامه با هجمه‌ی از توهین‌ها در فضای مجازی مواجه شدم که از بیان آنها در این جمع معذورم وی ضمن بیان اینکه مسئله را به‌صورت قضایی پیگیری خواهد کرد گفت امیدوارم روزی موسیقیِ خواننده‌ها روی مخاطبانشان تأثیر همه‌جانبه‌ی مثبت بگذارد اما متأسفانه امروزه باکسانی روبه‌رو هستیم که به شعر و موسیقی علاقه دارند اما رفتارهای حرفه‌ای از خود بروز نمی‌دهند.
عرفان سلیمی: با جدیت تمام پیگیر این موضوع از طریق قانون هستم
در ادامه « عرفان سلیمی » ضمن تشکر از رسانه‌هایی چون «ریتم نو» در جهت بازتاب خبرهای موجود مسئله جعل عنوان آلبوم خود را برای آلبوم دیگر توسط «شرکت نیلافرهنگ» و «علی پرمهر» به نام «ممنونم» پرداخت و اضافه کرد که با جدیت تمام پیگیر این موضوع از طریق قانون هستم چراکه اگر از هزینه‌ی مالی که در رسانه‌ها اعلام کردم چشم‌پوشی کنم(مبلغ سی میلیون ریال)این واقعه تبعات معنوی مهمی برایم داشته که متوجه شدم بعضی‌ها تلاش می‌کنند تا مالک آن چیزی باشند که شایسته‌ی آنها نیست.
در مرحله‌ی بعد به قرائت نقد ترانه‌ی تیتراژ سریال «زمانه» از «افشین یداللهی» توسط «حسن علیشیری» پرداخته شد که قسمتی از مضامین آن متن به شرح زیر می‌باشد:
ترانه تیتراژ سریال «زمانه» با طرح سؤالی آغاز می‌شود که در ادامه جوابی نخواهد داشت/ استفاده بیش‌ازحد از تکنیک (تضاد واژگانی)
در ابتدا این ترانه برای گروه «سون» نوعی موفقیت و جهش از نوع ترانه محسوب می‌شود اما این ترانه درمجموع ترانه‌های یداللهی از کیفیت متوسطی برخوردار است اگر دقت کرده باشیم این ترانه‌ی عاشقانه با طرح سؤالی آغاز می‌شود که در ادامه نیز جوابی نخواهد داشت.اگر بعضی بندها را به نثر تبدیل کنیم اتفاقی خاصی به وجود نمی‌آید چراکه از شاعرانگی کمی برخوردار هستند و درنهایت از یک تکنیک(تضاد واژگانی) به‌قدری استفاده‌شده که در ادامه دست ترانه برای مخاطب باهوش رو می‌شود و از جذابیت این تکنیک کاسته می‌گردد.
در ترانه «دارم یخ می‌زنم» با سادگی مواجه هستیم/قوت در ترجیح بند اثر
پس از قرائت این نقد خوانش نقدی بر ترانه‌ی از «مهدی ایوبی» به نام «دارم یخ می‌زنم» توسط «امیرحسین مساح» انجام گردید که پاره از مضامین به شرح زیر است:
در این اثر با ترانه‌ی ساده مواجه هستیم که از این سادگی به نفع اثر استفاده‌نشده و همچنین به نظر می‌شود درجاهایی قافیه کار را پیشیرده نکته‌ی مثبت این کار ترجیع‌بند قوی این اثر است که به‌نوعی این کار را نجات داده...
منبع : ریتم نو
نویسنده : فرزین پاک‌طینت
در ادامه میتوانید عکسهای ” امین رجبی ” رو ببینید
