[مریم رفائی]
سامان صمیمی نوازنده کمانچه هنگامیکه در تور کنسرت علیرضا قربانی در پاریس بود با تماس نگار خارکن (دیگر نوازنده گروه شهناز) در جریان دعوتش به گروه شهناز قرار میگیرد و ابتدا در کنسرت لندن به همراه این گروه روی صحنه میرود و در ادامه در تور کنسرت آمریکا، کانادا و استرالیا استاد شجریان را همراهی میکند.
سامان صمیمی معتقد است برخی شخصیتها به خاطر خصوصیات فردیشان، اساساً از دور برای آدم بسیار بزرگ هستند ولی زمانی که آنها را از نزدیک میبینید، بزرگیشان کمرنگ میشود اما استاد شجریان که تمامی موزیسینها با آثارش خاطره دارند، و او هم با صدای استاد بزرگشده و نزدیکترین صدا به زندگیاش است از این قاعده مستثنی است چراکه وقتی با استاد از نزدیک معاشرت میکند برایش بارها و بارها بزرگتر ازآنچه در تصورش بود، میشود.
خصوصیات فردی ایشان، فرای یک انسان عادی است
سامان صمیمی ضمن اشاره به بزرگی استاد شجریان گفت: شخصاً با آشنایی با زوایای روحی ایشان تازه متوجه شدم چرا یک انسان میتواند آنقدر بزرگ و شجریان، شجریان باشد! درواقع خصوصیات فردی ایشان، فرای یک انسان عادی است.
نوازنده کمانچه گروه شهناز درباره نوع تمرینات گروه شهناز توضیح داد: کارها را به مدت طولانی تمرین میکردیم و بهطور طبیعی استاد در تمرینات اولیه گروه حضور پیدا نمیکردند اما زمانی که تمرینات جا میافتاد ایشان نیز به تمرینات اضافه میشدند. البته ازآنجاییکه تمرینات در شرکت دل آواز انجام میشد، استاد اکثر اوقات حضور داشتند.
شیوه تمرینات استاد درخشانی همچون قدما تمرینات طولانی و مدتزمان زیاد بود که اساساً این نوع تمرین برای همه ما سختیهایی داشت که با حضور استاد شجریان به چشم نمیآمد و درواقع با عشق تمرین میکردیم و تکتک آن لحظات، شبیه یک رؤیا بود.
از لحظهبهلحظهاش لذت میبردیم
صمیمی در مورد وجود مشکل در گروه شهناز اظهار کرد: اختلاف طبیعی است و در هر خانوادهای هم وجود دارد اما گروه شهناز فقط یک گروه موسیقی نبود و حضور استاد شجریان رنگ و لعاب این ماجرا را عوض میکرد و اگر کاستی وجود داشت (که فکر میکنم وجود نداشت) همه بهحساب این میگذاشتند که ندیدهاند و واقعاً هم کسی نمیدید و فقط از لحظهبهلحظهاش لذت میبردیم و وجود پدری به این مهربانی باعث میشد که اصلاً کوچکترین مشکلی وجود نداشته باشد.
نفس این حرکت بسیار زیبا است
این نوازنده کمانچه درباره انتقاداتی که به استاد شجریان و گروه شهناز میشد، گفت: حتماً بخشی از این انتقادات با غرضورزی همراه بود و معتقدم در ایران نقد خیلی جدی نداریم و معمولاً انتقادات با غرض آمیخته میشود. شخصاً به این نگاه میکنم که استاد شجریان همه کار برای موسیقی ایران انجام داده و حتی اگر هیچکدام از سازهای ابداعی ایشان ماندگار نباشد که موزیسینها بخواهند با آن بنوازند، اما نفس این حرکت بسیار زیبا است. چون شما به یکسری رنگ صداها نیاز دارید که تنوع رنگی ارکستر را بالا ببرد و همین اقدام استاد شروع یک حرکت است که بعدها اثر خود را خواهد گذاشت.
استاد شجریان اتفاق جوانگرایی را در پرونده کاریشان نداشتند اما با گروه شهناز این کار پسندیده را انجام دادند. البته شخصاً بهعنوان کسی که عاشق استاد شجریان است همیشه دوست داشتم ایشان را کنار استاد مشکاتیان و استاد لطفی ببینم چون احساس میکنم آنها درشان و هم سنگ استاد هستند اما حرکت ایشان در مقوله جوانگرایی بسیار آموزنده بود.
توجه میکردند چه کسی جواب آوازشان را میدهد
صمیمی درباره نحوه جواب آواز به استاد شجریان توضیح داد: بخش مهم و جالب استادی استاد شجریان این بود که خیلی توجه میکردند چه کسی جواب آوازشان را میدهد درواقع توان و نوع مشخصات سازی نوازنده را در نظر میگرفتند. وسعت آوازی استاد شجریان برای هر سازی یک متری داشت. ایشان بهتناسب توانایی نوازنده خیلی جاها رعایت میکردند و ساده میخواندند و زمانهایی که نوازندهای میتوانست جواب آوازشان را بهخوبی بدهد، تمام توانشان در آواز را ارائه میدادند و این موضوع همیشه برای من حائز اهمیت بود.
همانند یک پدر مراقب بچههای گروه بودند
نوازنده گروه شهناز درباره اخلاق استاد در سفر و تورهای خارج از ایران گفت: نکات جالبی از اخلاق استاد در سفرها وجود دارد که باعث میشد ایشان را بهواسطه اخلاق بینظیرشان در سفرها بیشتر همراه و همسفر ببینیم. استاد در سن هفتادسالگی بهمراتب از ما که جوان بودیم انرژی بیشتری داشتند، در برخی سفرهای فشرده و پشت سرهم گروه که به قول حسین رضایی نیا (نوازنده دف) "صبحانه را در آلمان، ناهار را در دانمارک و شام را در هلند میخوردیم"، توان استاد باورنکردنی بود. چقدر برای کار، روحیه و ذوق و شوق داشتند و در زمان سان چک صدای تکتک سازها را چک میکردند و پرتوان به کارشان ادامه میدادند. درواقع همیشه همانند یک پدر مراقب بچههای گروه بودند تا کسی دلخوری و ناراحتی نداشته باشد.
حواسم را جمع کنم و تن به هر کاری ندهم
وی درباره مشورت با استاد در کارهای شخصی خود بیان کرد: اساساً زمانی که با اساتید بزرگ معاشرت میکنید، اتفاقهای بسیاری در زندگی شما میافتد که نمیتوان اسم آن را صرفاً مشورت گذاشت اما این معاشرتها به شما درسهای زیادی میدهد. بنده شانس این را داشتم که در سالهای فعالیتم در موسیقی، از علیرضا قربانی هم درسهای بسیاری بگیرم اما یکی از درسهایی که از استاد شجریان گرفتم این بود که حواسم را جمع کنم و تن به هر کاری ندهم و با هرکسی نشست نداشته باشم. و اگر امروز استاد شجریان در چنین جایگاهی از محبوبیت، معروفیت و به معنای واقعی روی قله هنر ایران ایستاده و نظیر ندارد به خاطر این است که منافع مالی و دنیوی را به نفس و حرمت هنرش بخشیده و این بزرگترین درسی است که از استاد شجریان گرفتهام.
در ایران با مردم خودمان همنفس میشویم
صمیمی در مورد ممنوع الکاری استاد شجریان گفت: هیچوقت به استاد نگفتند که ممنوع الکار هستید یا حداقل بنده خبر ندارم. متأسفانه با زبان دیگری به استاد گفتند؛ مجوز کنسرت میدهیم اما عواقبش با خودتان! من آدم سیاسی نیستم اما ببینید چقدر این مسئله حساس است وقتی چنین صحبتی مطرح میشود! عملاً چنین صحبتی با مجوز ندادند تفاوتی ندارد.و بعید میدانم استاد شجریان حاضر میشدند کنسرتی برگزار کنند که همهچیز برای برهم زدن آن مهیا بود.
برای من و حداقل تمام دوستان حرفهای کنسرت در ایران اهمیت و تفاوت دیگری با برگزاری کنسرت در هرکجای دنیا دارد چون با مردم خودمان همنفس میشویم که زبان مشترک (جز زبان صحبت کردن) داریم. این زبان، زبان ساز و حسی است که ریشههایش به هزاران سال پیش برمیگردد. به همین خاطر صحبتهایی مبنی بر اجرای همان رپرتوار کنسرت گروه شهناز در ایران شد که با این مشکل مواجه شدیم.
ربنای شجریان رابطه بین انسان و خداست
وی در مورد ربنای شجریان گفت: ربنای شجریان فرای اینکه شما چقدر معتقد باشید یا نباشید برای نسل قبل و بعد ما گنجینه و یک حال و احساس و رابطه برای وصل شدن به خداوند است و اعتقاددارم این ربنا رابطه بین انسان و خداست و خیلی راحت آدم را وصل میکند.
استاد شجریان خیلی سالم زندگی کردند
صمیمی که خاطرهای آموزنده از استاد شجریان داشت، گفت: ایشان بسیار معتدل و همه زمانشان را مشغول کار و تلاش بودند و سازهایی که میساختند را با عشق برای بچهها میبردند و پیگیری میکردند اینها بخشی از خاطرات آموزندهای است که از ایشان دارم و مهمتر از همه، استاد شجریان خیلی سالم زندگی کردند.