روی خط سعید شمس امسال امیر عباس گلاب یاس و اشوان می خوانند
تاکنون با کدام یک ازخوانندگان همکاری داشتید؟
از طریق یکی از دوستانم ایمان که ایشان نیز خواننده بود با یاس آشنا شدم و این آشنایی باعث همکاری من با
یاس شد و تاکنون پنج کار چون «
پیاده میشم »، «
با من باش » و یکی از تک آهنگهای یاس که بهتازگی منتشر شد و برای کودکان سرطانی خوانده بود را باهم همکاری داشتیم. البته ما این کار را تقریباً شش سال پیش انجام داده بودیم . همچنین اولین موزیک ویدئویی که یاسر کارکرد با تنظیمی از من بود و به تدریجی با دیگر خوانندگان نیز همکاری کردم. اکنون بیشترین همکاریم با خوانندگان مجاز است و کمتر با خوانندگان غیرمجاز کار میکنم.
خوانندههای مجاز چه کسانی هستند؟
در شرف کار کردن با «
بابک جهانبخش »، «
رضا صادقی » و... در آلبومهایشان هستیم و باید ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. ششم مردادماه نیز آلبوم «
عارف محمدی » منتشر میشود که با چهار قطعه در این آلبوم حضور دارم. بیشتر کارها با تنظیم من است و باید زمان بگذر و آلبومها منتشر شود تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
از همکاری با یاس بیشتر توضیح دهید
همکاری من با یاس همچنان ادامه دارد چراکه از همان همکاری اول، حسمان بسیار نزدیک بود و بهراحتی میتوانستیم باهم همکاری کنیم. یاسر، امیرعباس و اشوان کسانی هستند که من از کارهایشان نتیجه گرفتم و همکاریمان بازتاب بسیاری خوبی را در پی داشت و تمامکارها شنیده شد، بهطور مثال تیتراژ سریال ستایش(سری اول و دوم) که تنظیمش را بر عهده داشتم بهخوبی شنیده شد.
پس با یاس در تک آهنگ همکاری دارید؟
بله؛ البته کارهای زیرزمینی را زیاد انجام نمیدهم و فقط باکسانی که از قبل همکاری داشتیم، کارخواهم کرد و کلیت بیشتر کارها مجاز انجام است.
نظرتان در مورد موسیقی رپ چیست؟
بدم نمیآید اما خیلی هم موردعلاقهام نیست و اینکه بهطور خاص موسیقی رپ را دوست داشته باشم، خیر. کاری که خوب باشد را میشنوم اما پیگیری نمیکنم.
خیلیها معتقدند که سبک رپ به موسیقی جامعه ضربه میزند
فکر نمیکنم. در همه جای دنیا سبکهای مختلف موسیقی وجود دارد و شاید پسند کسی نباشد چراکه این امر سلیقهای است. هر سبک مخصوص به خودش است و موفقیت و راه خودش را دارد. تعداد محدودی هستند که شناخته شدند اما شنوندهها و طرفدارهای خودشان رادارند. همانطور که موسیقی سنتی طرفدارهای خودش را دارد، موسیقی رپ نیز طرفدار خاص خودش را دارد. اما این شاخهها در چند سال گذشته محدود و درهم بوده و اکنون دوستانی که کار میکنند بهتدریج این سبکها را تفکیک میکنند. تمام سبکها مسیر خودشان را میروند و طرفدارها و خوانندگان خودشان را دارند. دلیل نمیشود که بگویند سبک رپ، موسیقی پاپ را خراب میکند.
فکر میکنید مجاز شدن این سبک میتواند به موسیقی ما کمک کند؟
اگر در مسیر درستش باشد، بله. حداقل کسانی که واقعاً لیاقتش رادارند باید مجاز شوند. هر دورهای یکسری خواننده میآیند و جایگزین میشوند و اینکه اگر مسیر را نروند ، آن شخصی که جایگزین میشود ممکن است کار را خراب کند. من در کارم خیلیها را دیدم که باید مجاز میشدند و اگر این اتفاق میافتاد خیلی در کارشان موفق میشدند. زمانی موسیقی ما محدود به خوانندگان لسآنجلسی بود باید منتظر میماندیم یک نفر بعد از یک سال آلبومی را منتشر کند. دوره ی شادمهر وقتی موسیقی ما داشت شکل میگرفت، خوانندههایی که کارکردند، موسیقیشان شنیده میشد. اما اکنون اگر خوانندهای بخواهد فعالیت کند کارش بسیار سخت است. پنج سال پیش یک نفر یک موزیک ویدئویی را در شبکهای پخش میکرد، برای مردم جذاب بود و خواننده شناخته میشد اما اکنون اگر ده تا موزیک ویدیو هم بسازند دیگر دیده نمیشوند چراکه مردم اشباعشدهاند. اگر درراه درست حرکت کنند و کسی که لیاقتش را دارد به جایگاهش برسد مطمئناً به پیشرفت موسیقی ما کمک میکند.
با «اشوان» و «امیرعباس گلاب» هم همکاری داشتید.
بله؛ تقریباً نود درصد از کارهای اشوان و هشتاد درصد از کارهای امیرعباس را نیز من بر عهده داشتم.
تنظیمها در همان فضای قبلی است؟
تنظیمها و فضای کاری من مسلماً به جهت امضای من در کارها، یک مقدار مشخص است.
در مورد همکاری با «اشوان» توضیح دهید.
تنظیم کارهای اشوان در مراحل پایانی است و در آلبوم ایشان با شش یا هفت کار حضور دارم که چهار یا پنج قطعه آن قبلاً منتشر و شنیدهشده است. کار آخر اشوان آهنگ «تنها شدم» نیز جزو آلبوم وی است که البته تصمیم داشتیم این کار بهصورت تک آهنگ منتشر شود اما به دلیل بازخورد خوب کار، آن را در آلبوم قراردادیم. نیمی از شعر و ملودیهای آلبوم کار خود اشوان است و نیم دیگر را با دوست خوبم «امین قباد» همکاری کرده که من در آلبوم شخصی «امین قباد» هم کارهای دو، سه قطعه را انجام میدهم.
در مورد آلبوم امیرعباس گلاب بگوید که با چند قطعه حضور دارید؟
با شش قطعه حضور دارم. آلبوم دوازده قطعه دارد و امیرعباس در این آلبوم با افراد بسیار حرفهای همکاری داشته است. بیشتر کارهایی که انجام میدهم مجاز و در قالب آلبوم است. به خاطر همین یک مقدار مردم احساس میکنند کمکارتر شدهام اما اینطور نیست و بیشتر کارهایی که انجام میدهم در قالب آلبوم است و به همین خاطر تک آهنگی منتشر نمیشود.
چرا در کار آخر امیرعباس (دیوونه) حضور نداشتید؟
قطعه «دیوونه» یکی از قطعات آلبوم است و همانطور که گفتم وقتی من هفتاد، هشتاد درصد کار را انجام میدهم قطعاً در آلبوم با افراد دیگری هم همکاری شده است و شخصاً این کار را دوست داشتم. بههرحال تنظیم آن را «هومن نامداری» بر عهده داشته که در مقوله تنظیم، یکی از بهترینها است. در آلبوم امیرعباس فقط من حضور ندارم و دیگر دوستان هم همکار کردند. امیرعباس تصمیم گرفت قطعه «دیوونه» را زودتر از آلبوم منتشر کند و همهچیز بستگی به سیاست وی دارد که به چه نحوی میخواهد کارها را منتشر کند. اگر اشتباه نکنم موزیک ویدیو این کار را هم ساخته است که بهزودی منتشر میشود.
بهجز تیتراژ سریال ستایش، تیتراژ دیگر هم کارکردهاید؟
بله؛ من موسیقی فیلم کارکردم چراکه علاقه شخصی من موسیقی فیلم است و اکثر کارهایی که برای خودم انجام دادم، موسیقی متن فیلم است. چندین تلهفیلم و یک تیتراژ کارکردم که پیش از ستایش بود.
در مورد آلبوم کالکشن « پشتصحنه » نیز بگوید.
آلبوم تقریباً سه سال گذشته منتشر شد که در آن آلبوم «
امیرعباس »، «
اشوان »، «
امیرتتلو »، «
آرمین » و... حضور داشتند. آن زمان با خوانندگان زیرزمینی بیشترین همکاری را داشتم. چندین تک آهنگ با این خوانندهها بسته بودم و بعد از اتمام کارها به دلیل اینکه هفت، هشت تک آهنگ میشد که زحمت کل کارها را انجام داده بودم با بچهها صحبت کردم و خود آنها نیز راغب بودند کارها را بهصورت آلبوم منتشر کنیم. فکر میکنم در آن زمان تمامکارها بهخصوص کار اشوان و امیرعباس شنیده شد و از همانجا کار حرفهای من شکل گرفت و خوانندگان خوبی به سمت من آمدند. در حال حاضر اکثر کسانی که با آنها کار میکنم در پروسه مجاز شدن هستند.
بهعنوان تنظیمکننده، نظرتان در مورد موسیقی پاپ و الکترونیک چیست؟
ازنظر موسیقی پیشرفت خوبی داشتیم و بسیاری از موزیسینها واقعاً کارشان را بلد هستند و ازنظر شعور موسیقایی خیلی خوب میتوانند کار کنند. کارها نسبت به پنج سال گذشته بسیار بهتر شده است و همین باعث میشود سطح فکر و شعور موسیقی مردم ما با شنیدن آنها بالاتر برود و مردم موسیقی خوب گوش دهند. بسیاری از دوستانی که اکنون کار میکنند را واقعاً قبول دارم و کارهایشان موردپسند من است و شاید از من خیلی بهتر باشند اما بیشترین کارهای الکترونیکی که در ایران زده میشود به همان اندازه که کار خوب داریم شاید بیشترش هم کار معمولی یا سطح پایین باشد اما من بیشتر جنبه کارهای کسانی که حرفهای کار میکنند و موسیقیشان را دوست دارم دنبال میکنم. به نظر من کسانی که مجاز و حرفهای کار میکنند کارشان را بلد هستند و میدانند چهکاری انجام میدهند.اگر سطح موسیقی ما را نسبت به پنج سال گذشته مقایسه کنید، متوجه تغییر ازلحاظ کیفیت و تکنیک میشوید. ما هم مجبور هستیم طبق زمان خودمان را بهروز کنیم و با همین موسیقی روبهجلو، حرکت میکنیم و امید به خدا در سالهای آتی خیلی بهتر از اکنون باشد چراکه فضا بازتر شده و موزیسینها راحتتر به کارشان ادامه میدهند. همین باعث میشود استعدادهایی که شکوفا نشده، کارهایشان شنیده شود و شخصاً معتقدم ازلحاظ موسیقی پاپ و الکترونیک پیشرفت خوبی داشتهایم.
شخصاً کنسرتهایی چون «کامنت بند» را که دارای فضای خاصی است را دوست دارم و اگر پنج سال پیش همین موسیقی را برای مردم پخش میکردید خیلی برایشان قابلقبول نبود. اما این کارها بهتدریج انجام میشود و شنوندههای ما با این سبک موسیقی آشناتر میشوند و راحتتر میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. همانطور که میبینید گروه کامنت بهمحض اینکه کنسرت میگذارند، سالن پر میشود بااینکه فضای کاری بسیار خاص، الکترونیک و حرفهای است. هرچقدر که زمان میگذرد باعث میشود سبکهای مختلف موسیقی در جامعه جا بی افتد اما در آن زمان اگر مردم یک کار خیلی غربی میشنیدند، ارتباط برقرار نمیکردند کما اینکه هنوز هم هستند و شاید نیم بیشتر مردم اگر سبککاری عوض شود موردپسندشان نباشد اما باید کارکرد تا این موضوع جا بی افتد و خیلی از دوستان این کار را انجام دادهاند.
ما وقتی با موزیسینها در مورد این موضوع صحبت میکنیم با شما همعقیده هستند اما اکثر خوانندگان نظر متفاوتی دارند و بیشتر به ضعف در موسیقی اشاره میکنند
یکسری از خوانندگان حرفهای هستند و کارشان را دنبال میکنم و به همهچیز وارد هستند اما بسیاری از خوانندههای ماسواد آکادمیک ندارند و فقط دوست دارند روی ملودی بخوانند . به نظر من موسیقی ما خیلی بالاتر از سطح خوانندگی ما است چراکه خوانندههای ما بیشتر به دنبال شنونده و مخاطب هستند. در صورتی خوانندگان باعث میشوند که یک عده بزرگی از مردم، سبک خاصی را گوش دهندو زمانی که آن آهنگ را میشنوند باعث میشود به گوششان آن سبک آشنا باشد و از هرکسی توقع همان سبک را داشته باشند. ازنظر موسیقی پیشرفت بسیاری داشتیم اما ازلحاظ خوانندگی، خوانندههای ما باید خیلی تلاش کنند تا به آن مرحله برسند. در همه جای دنیا هرکسی سبک خاص خودش را دارد اما در ایران اینطور نیست. به دلیل اینکه ما در ایران صنعتی به نام "صنعت موسیقی" نداریم که بهطور تخصصی به این مسئله نگاه کند و هرکسی با توجه به استعداد و توانایی که داشته توانسته یک مقدار آن را رشد دهد.
شما در تنظیمهایتان چقدر سعی میکنید الگوبرداری نکنید؟
باید در هر رشتهای کسی را الگو قرار دهید و اینکه من حداقل در چند سال قبل که کارهایم کمتر بود خیلی موسیقیهای خوب میشنیدم و آن موسیقیها را در تنظیمم الگو قرار میدادم و سعی میکردم در تنظیمهایم استفاده کنم. اما بعد از چند سال که روند کاری من بیشتر شد و توسعه پیدا کرد مجبور شدم آنچه از ذهنم بیرون میآید را انجام بدهم. من در نود درصد از کارهایی که انجام دادم سعی کردم کاوری نداشته باشم و آن چیزی که در ذهنم بوده را انجام دهم. البته اگر کارهای من را پیگیری کنید متوجه میشوید که یک امضای خاصی هرکدام از کارهایم دارد که شباهتهایی ازلحاظ تکنیکی و هارمونیک با هم دارند. اکنون وقت این را ندارم که کاری را بشنویم و بخواهم کاور کنم. سعی میکنم از کارهایی که گوش میدهم یاد بگیرم نه اینکه عین همان را پیاده کنم و سعی بر یادگیری تکنیک موسیقی کشورهای مختلف میکنم.
چه چیزی باعث شد به این نتیجه برسید که در کارهایتان، امضای خودتان رادارید؟
از کودکی کیبورد مینواختم و همیشه و تنظیمکننده شدن را همیشه در فکرم داشتم. آن زمان یک کیبورد ابتدایی برای کار داشتم و کارهای مختلف خوانندگان را میساختم و تنظیم خیلی سادهای انجام میدادم. مدتی که گذشت و با یکسری نرمافزارهای کامپیوتری آشنا شدم و کار تنظیم را شروع کردم و تقریباً سه سال کارهایی را ساختم که فقط خودم میزدم و منتشر نمیشد و فقط تجربه کاری بود و بعدازآن زمانی که همکاریم را با خوانندگان شروع کردم توانستم مخاطب کار خودم را پیدا کنم.
در ایران موسیقی چه کسانی را پیگیری میکنید؟
کارهای خیلیها را در ایران دوست دارم. کار تنظیمکنندههایی که در صنف کاری خودم هستند چون «اشکان آبرون»، «سیروان خسروی»، «هومن نامداری»و «بهروز علیاری» را واقعاً قبول دارم و کارهایشان را دنبال میکنم. اکنون به خاطر اینکه یک مقدار فضا بازتر شده میتوانند کارهایشان را نشان دهند که شنیده هم میشود و این افرادی که نام بردم واقعاً کارهایشان را دوست دارم.
نظرتان در مورد نگاه ارشاد نسبت به موسیقی چیست؟
باید ببینیم فیلترینگها به چه صورت است. من یک تنظیمکننده هستم و زیاد اطلاعی ندارم اما تا آنجایی که من مطلع هستم و شنیدهام فضا بازتر شده است و راحتتر میتوانند مجوزهایشان را بگیرند. اما خیلی از دوستانی که پیش من میآیند که کارهایشان را انجام دهم شاید پنجاهدرصدشان خواننده و پنجاهدرصد دیگر آنقدر توانایی نداشته باشند و باید بیشتر تلاش کنند تا بهعنوان کاراکتر خواننده شناخته شوند. البته به سیاست ارشاد بستگی دارد و تا اکنون با دوستانی کارکردم که کارشان بسیار خوب بوده اما بهسختی مجوز گرفتهاند و با یکسری کارکردم که شاید آنقدر هم توانایی نداشتند اما راحت توانستهاند مجوز بگیرند. این دیگر سیاست ارشاد است که زیاد دخالت نمیکنیم. مثلاً من شخصاً کارهای «اشوان» و «امیرعباس گلاب» را ازلحاظ صدا و تکنیک خواندن دوست دارم و میدانم از خیلیها، خیلی بهتر هستند اما یک مقدار برای آنها هم سختگیری میکنند .تا این پروسه زمانی بگذرد و کارهایشان را انجام بدهند و تهیهکننده با آنها کنار بیاید، برای خواننده خیلی پیچیده است.
خواننده در ایران تنها زمانی که مجاز میشود میتواند از موقعیتش استفاده کند و برایش درآمدزا باشد اما بچههایی که با من کار میکنند وقتی مجوز ندارند، فقط میخوانند. درواقع تنها هدفشان این است که آهنگی را خوانده باشند و کلیپی بسازند و شبکهای هم پخش کند. اما اینکه هدف این باشد که بهعنوان یک خواننده حرفهای یک کشور شناختهشده باشند شاید نود درصدشان این هدف را نداشته باشند و این موضوع یک مقدار حداقل برای کسانی که صدای خوبی دارند، ناراحتکننده است. خیلی از کسانی که پیش من میآیند، صدای خوب و توانایی دارند اما دستشان بسته است و خیلی محدود هستند و اجازه کار به آنها داده نمیشود. اگر موزیک ویدیوی هم منتشر کنند، سنگ می اندازند و فضا را برایشان میبندد.
جایگاه موسیقی ما را با دنیا چگونه مقایسه میکنید؟
ما هنوز خیلی راه داریم. خودم را شخصاً میگویم و برداشت بدی از حرف من نشود. به نظر من،تنها موسیقی که به اسم ایران در دنیا میشناسند، موسیقی سنتی ما است. بهطور مثال موسیقی پاپی که ما داریم، سبک خاص و مربوط به خودش را ندارد و شبیه موسیقی شرق است. مردم ما علاقه بسیاری به موسیقی شرقی دارند اگر دقت کنید این علاقه به موسیقی یونانی و موسیقی ترک بسیار است و آن را بیشتر از موسیقی کلاسیک یا غربی گوش میدهند. این موضوع، کار را سخت میکند برای همین من در اکثر کارهایم سعی میکنم، پایه کار را بر روی موسیقی بگذارم که نه خیلی غربی یا شرقی باشد. همیشه سازی را در تنظیم کارهایم دارم که برای مردم آشنا باشد. برای همین است که میگویم یک امضای دارم و حدس میزنید که در کارهایم چه میکنم، به همین دلیل میگویم سلیقه مردم ما شبیه به موسیقی ترک است به همین خاطر موسیقی که شبیه آنها باشد، خیلی بیشتر موردتوجه قرار میگیرد. بسیاری از دوستان در تلاش هستند که این را اندازه کنند اما ازلحاظ جهانی حالا حالاها باید تلاش کنیم.
نظرتان در مورد تنظیمکنندههایی که به سمت خوانندگی میروند چیست؟
شاید بسیاری از کارهایی را که تنظیم کردهام، شنیدهشده باشد اما هیچوقت به آن چیزی که باید میرسیدم در کارها نرسیدم. ممکن است خیلی از تنظیمکنندهها هم همین فکر را کنند بهطور مثال شخصی، شعر و ملودی میآورد تا کارش را انجام بدهم و من همه انرژیام را برای آن کار میگذارم اما موقع اجرا میبینم که خواننده حتی نیمی از انرژی که گذاشتهام را هم نمیتواند برای کار بگذارد درنتیجه فکرم خراب میشود که اینهمه تلاش کردم و در آخر کار به آن چیزی که میخواستم، نرسیدم و اگر خودم میخواندم بهترین کار را برای خودم میزدم. به نظر من کسی که فکر میکنم توانایی خواندن را دارد (چون خواندن فقط درست خواندن نیست بلکه باید احساس در کار به شنونده منتقل شود) اگر بتواند این کار را انجام بدهد، ایرادی ندارد.
در آلبوم های اخیر کدام رو دوست داشتید؟
«
مهدی یراحی » و «
فریدون آسرایی » را بسیار دوست داشتم.
منبع:
ریتم نو
نویسنده:
مریم رفایی