ابتدای جلسه «
علیرضا ایراننژاد » ضمن بیان اینکه شرکت «
سرنا » قصد دارد هرماه در چنین نشستی بهنقد یک آلبوم از محصولات خود بپردازد از «
محسن دایی نبی » دعوت کرد تا در خصوص آلبوم مذکور سخن بگویید. وی ضمن اشاره به دوستی خود با «سیروس سلیمی» گفت: او مجموعهای از تواناییها را در بردارد که هرکسی با داشتن یکی از آنها میتواند به خود ببالد. خوشنویسی توانا که در سن چهاردهسالگی موفق به اخذ درجهی ممتاز شده(معادل لیسانس هنر)گرافیستی قابل ،نقاش و طراحی چیرهدست و خوانندهای توانمند حتی در اجراهای زنده و وفادار به موسیقی پاپ اصیل چراکه پنداشت عموم این است هرچه مخاطب عام بپسندد میتوان نام پاپ روی آن گذاشت درصورتیکه اینطور نیست در خصوص این آلبوم باید بگویم قوت آن باعث شده که تداعیکنندهی آثار ماندگار پاپ در سرزمین ما باشد و بهنوعی همطراز بودن خود را اعلام کند آثاری که یاد آنها در خاطر ما نقش بسته است.
پسازآن ایراننژاد ضمن معرفی فعالیتهای سلیمی و براری و زندی (ازجمله اشاره به خواندن اولین تیتراژ بعد از انقلاب اسلامی توسط سلیمی به نام «
تجارت » به کارگردانی«
مسعود کیمیایی » و همچنین فعالیت بیش از دو دههای او درزمینهٔ موسیقی و اشاره به تألیف کتابهایی چون «
چهل سال پاپ » و«
پژواک » و ترجمهی و ویراستاری و تدوین کتابهایی چون«دایرهی آکوردهای نیک مانولف»، «آموزش درامز»، «آموزش ساکسیفون»، «آموزش ترومپت» و آثاری صوتی همچون
آلبوم «
مهربان » و... توسط براری همچنین متذکر شدن سابقهی ترانهسرایی زندی و تعداد از کارهای او) از این سه نفر درخواست کرد که برای پاسخگویی به سؤالات در خصوص اثر شکلگرفته توسط آنها توضیحات خود را ارائه دهند.
ابتدا سلیمی در خصوص شکلگیری این آلبوم بیان داشت که پیشینهی شکلگیری این اثر به دوستی دیرینهی من و براری و هدفهای مشترک ما درزمینهٔ موسیقی و ترانههای پراحساس درعینحال استوار زندی برمیگردد که البته یادی هم میکنم از «
فرشید سنگتراش » که در این جلسه حضور ندارد و «
یغما گلرویی » که حتی ترانههایی را برای ما نوشت اما بنا به دلایلی، نشد که با او همکاری داشته باشیم که باعث شد دو ترانه از خودم را جایگزین ترانههای یغمای عزیز کنیم بهعلاوه ، یک شعر انگلیسی به نام «
مای وی » از«
پل آنکا » را بازخوانی کردیم.
در ادامه براری ابراز داشت خوشحالم که با دوست قدیمیام همکاری داشتم دوستی که علاوه بر هنرمند خوب بود انسان خوبی ازنظر شخصیت و منش هست در خصوص خانم زندی هم باید بگویم در همهی آلبومهایی که من کارکردم ایشان نیز حضور مؤثر و خوبی داشتند.در رابطه با همکاری من در این زمینه ،سعی کردم حرفهایی را که باید زده میشد همراه با موسیقی و عجین شدن آن با شعر به گوش مخاطب برسانم البته که موسیقی سلیقهای است اما امروزه موسیقی امری سهل شده بهطوریکه اگر ادعا کنید نقاش هستید کاغذ جلوی شما قرار میدهند که درنهایت مشخص میکند شما نقاش هستید یا خیر اما امروزه هر کس به خود اجازه میدهد با خریدن یک کیبورد عنوانی از موسیقی را با خود یدک بکشد!
زندی ابراز داشت خوشحالم ترانههایم در آلبومی حضور دارند که عوامل آن در کار خود استاد هستند و خوشحالتر از آنکه سلیمی ترانهی من را اجرا کرده زیرا ازنظر من درک درست داشتن از هنر لازمهی یک اثر سطح اول است چراکه بعضاً باکسانی روبهرو شدیم که صرفاً خواننده هستند نه هنرمند!
پسازآن براری در پاسخ به اینکه فضای کارها شبیه دههی چهل و پنجاه است، گفت در این کار تعمدی وجود داشته چراکه به نظر من علمیترین و ماندگارترین آهنگهای پاپ ایرانی مربوط به آن دوره است البته ما قائل به تقلید کردن نیستیم چراکه بهعنوانمثال کسی قطعهی سوناتی را بنوازد نمیگویند او از مکتب باروک تقلید کرده در همین خصوص باید بگویم دو موضوع در موسیقی دههی چهل و پنجاه نمایان است یکی عشق و دیگری نوستالژی اما ترانههای این آلبوم بهنوعی جنبهی اجتماعیتری دارند
سلیمی نیز در خصوص زمان انتشار آلبوم (اواخر زمستان) گفت این آلبوم با تأخیر زیادی به ثمر رسید بدین ترتیب ما سعی کردیم که هرچه زودتر آن را انتشار بدهیم البته سعی کردیم در سایتهای موسیقی این موضوع تبلیغ را پیگیری کنیم که قبول دارم میتوانستیم تبلیغات بیشتری در این زمینه داشته باشیم همچنین علت انتشار آلبوم بعد از چیزی حدود بیست سال فعالیت در موسیقی را مشغلههای کاری دانست و گفت زین پس سعی دارد که کارهای جدیدش را بافاصلهی زمانی کمتری ارائه دهد وی در خصوص مطرحشدن سخنی که بهنوعی او را وامدار خوانندههایی چون«حمید حامی»«مانی رهنما»و «نیما مسیحا» میدانست افزود باوجودی که این سه خوانندهی مذکور دوستان من هستند هیچ تعمدی در این کار نداشتم و همیشه سعیام بر این بوده که امضای خودم را داشته باشم با تمام احترام و دوستی که به این سه دارم باید بگویم نیازی نمیبینم که از این سه دوست که واقعاً موفق هستند و دوستشان ،دارم تقلید کنم وی در مورد سبک حاکم بر آلبوم گفت که من اعتقادم بر این است که این آلبوم سبک پاپ و پاپ کلاسیک دارد البته دوستانی سخن از پاپ راک به میتان آورده بودند که من این را قبول ندارم
بعدازآن براری در جواب سؤال مطرحشده در خصوص وحدت تماتیک این آلبوم و اینکه در قطعهی «ویالونیست» نوعی انفکاک فضایی دیده میشود ،گفت بله تمام این قطعات باحال و هوای دههی چهل و پنجاه ساختهشده اما در خصوص این قطعه باید بگویم دوست داشتم موزیسینی امروزی را که بعدازآن همه آشفتگی در سالن اجرا به معشوقش میرسد را به اجرا درآورم روزی خانم «زندی »این ملودی را گوش کردند و من آن توضیحات را دادم درنتیجه کار روی ملودی ساخته شد و به آلبوم افزوده شد وی در خصوص اینکه بعضی صدای سلیمی را بهنوعی وابسته به سه خوانندههای مذکور میدانند اظهار داشت که به در این خصوص به شما حق میدهم چراکه حوزهی موسیقی ما محدود است خب طبیعتاً در این فضای محدود تکنیکها نیز محدود میشوند حال استفاده از هر تکنیک بهخصوص نام خوانندهای را به ذهن شما متبادر میکند گرچه اگر سیروس سلیمی آلبومش را زودتر بیرون داده بود این سؤال اکنون به دیگران نسبت داده میشد اما همین نکته که صدای او یادآور سه خاصیت متفاوت آوایی است امری است که نشاندهندهی تواناییهای زیاد او است.
منبع : ریتم نو
نویسنده : فرزین پاکطینت