این جلسه که قرار بود راس ساعت 13:00 آغاز شود؛ پیش از ساعت مقرر میزبان ارتش مشکی پوش بود که با نوشتههای "اسطوره رضا صادقی" جلوی درب مجله هفت نگاه (مکان برگزاری کارگاه ترانه) منتظر ورود خواننده محبوبشان بودند تا بدین گونه حضور وی را خوشآمد بگویند.
بابک صحرایی: رضا صادقی آبروی هنر این سرزمین است
با ورود رضا صادقی به کارگاه ترانه، تمامی هنرجویان وی را ایستاد تشویق کردند و پس از چند دقیقه استراحت صادقی به همراه بابک صحرایی در جایگاه قرار گرفتند.
بابک صحرایی در ابتدای این جلسه گفت: بسیار خوشحال هستم که موسیقی و هنر ما کسی چون "رضا صادقی" را در خودش دارد. ایشان آبروی هنر این سرزمین است و به این حرفی که میزنم بسیار اعتقاددارم. صادقی با هنر، اندیشه و آگاهی که همیشه دربرداشتن تمام قدمهایش داشته باعث شده در این سالهای اخیر موسیقی و ترانه این سرزمین اعتبار بیشتری پیدا کند.
صحرایی اضافه کرد: بسیاری بهصورت مقطعی توانستهاند موفق یا تأثیرگذار باشند اما در تاریخ هنر این سرزمین کم پیشآمده که هنرمندی در طولانیمدت بتواند این موفقیت را حفظ کند که رضا صادقی خارج از تعارفات اینگونه بوده است.
وی در ادامه با ابراز خوشحالی، به حضور رضا صادقی برای دومین بار در کارگاه ترانهاش اشاره کرد.
رضا صادقی ضمن عرض سلام به قدمت دوستی خود با بابک صحرایی اشاره کرد و فارغ از بازی با کلمات گفت: بنده هر زمان در این جمع و فضا قرار گرفتم حال خوبی داشتم چراکه میدانم برای چه اتفاقی و بدون هرگونه حاشیهای حضور دارم و کنار بابک صحرایی قرار گرفتن، دیگر تعارف ندارد چون او انسانی با شناسنامهای قدرتمند است.
پس از صحبتهای بابک صحرایی و رضا صادقی، هنرجویان ترانههایشان را تا ساعت سه بعدازظهر خواندند که پس از اجرای دو ترانه توسط دو هنرجوی خانم، رضا صادقی لازم دیدید که نکتهای را بیان کند و در توضیح دو ترانه اجراشده گفت: دلم نیامد که این موضوع را مطرح نکنم. در این دو ترانهای که در ابتدای کارگاه شنیدم (که یقین دارم مابقی ترانهها نیز به همین روال خواهد بود) بسیار خوشحال هستم چراکه خیلی وقت بود از بیان تفکر یک بانو آنقدر قدرت ندیده بودم معمولاً بیان ترانهی خانمهای ترانهسرا ذلت است و متأسفانه اکثراً از درد، رنج و شکستن میگویند و با شنیدن این دو ترانه به بابک صحرایی و هنرجویانش تبریک میگویم.
صادقی افزود: فیلمی از بابک صحرایی دیدم که دربارهی ترانهسرایان خانم میگفت که معمولاً وجه عاطفی را در نظر میگیرند و وجه قدرت را کمتر میبینند. چقدر خوشحال هستم افرادی در روند کلامی آقای صحرایی هستند. این موضوع را جدی گرفتند و به این قدرت ترانه سرودهاند.
بابک صحرایی در تکمیل صحبتهای صادقی بیان کرد: این دید شما باعث افتخار و خوشحالی ما است که هنرمندی چون شما چنین نظری را دارد.
رضا صادقی: طوری از زخم میگوییم که انگار قرار نیست خوب شود
در ادامه پنج هنرجوی آقا ترانههایشان را خواندند که برخلاف دو ترانهسرای خانم، بیشتر در ترانههایشان وجه غم و شکستگی دیده میشد به همین دلیل رضا صادقی کلام بانوان را قویتر دید و در این مورد گفت: شاید این عیب را در خودم دیدم و اکنون مطرح میکنم در خبط و خطاهایی که به لحاظ کلام در محضر دوستانم داشتم. دیدم طوری از زخم میگوییم که انگار قرار نیست خوب شود به نظر من زخم وجود دارد و همه ما کموبیش دردهایی داریم اما طوری آن را بیان کنیم که اگر آدم پر زخم آن را شنید حس کند اگر اتفاقی بیفتد این زخم بالاخره خوب میشود و زخم دائمی نیست که جانمان را بگیرد. تا اکنون دو ترانه اول فوقالعاده بود.
بابک صحرایی در راستای صحبتهای صادقی، این اتفاق را خوب دانست و بیان کرد: در تاریخ ادبیات ما چه شعر کلاسیک، شعر بعد از نیما و ترانه، همیشه حضور بانوان کمتر از آقایان بوده است در شعر کلاسیک ما چند اسم برجسته بیشتر نداریم تا قبل از فروغ هم آن شاعرانی که داشتیم عموماً شعر مردانه مینوشتند. بهطور مثال پروین اعتصامی با تمام ارزشها و زیباییهایش، شعرش زنانه نبود مابعد از فروغ است که شعر زنانه را تجربه میکنیم. در ترانه هم به همین شکل، ما چند اسم تا شکلگیری ترانه داخل کشور بیشتر نداشتیم اما این اتفاق که تعداد ترانهسرایان توانا بیشتر میشود بسیار اتفاق خوبی است چراکه به تنوع اندیشهها کمک میکند.
بیشتر ترانهسازی مد شده است
رضا صادقی پیرو صحبتهای صحرایی گفت: من دوست دارم این جملهی"ترانهسرای خانم توانمند" را پررنگ کنم چراکه بدون تعارف مشکلی که این روزها در ترانهها وجود دارد و بسیار مشاهده کردم این است که واژه به هم رساندن؛ ترانهسرایی شده است بیشتر ترانهسازی مد شده است. یعنی یک بیت از ترانهسرایان دیگر را همراه با تصویری از خودشان، اتفاقی پیش میآید و بدون تعارف کمتر هستند خانمهایی که تصویر ناب خودشان را داشته باشند.
در ادامه پس از خواندن ترانه توسط یکی دیگر از هنرجویان، رضا صادقی در مورد نوع بیان کلمات گفت: یکی از دوستان ترانهسرای من که اکنون از ترانهسرایان خوب کشور است، چند سال پیش هر ترانهای را برای من میآورد و خودش میخواند، از او میگرفتم. وقتی ترانه را اجرا میکردم، میگفت که این چه ترانهای است که گفتهام؟! یک روز ترانهاش را گرفتم و خودم خواندم بعد متوجه شدم خودش آنقدر خوب میخواند روی من تأثیر میگذارد. درواقع تصویری که با خواندن ترانهاش روی ذهن من میگذاشت ناخودآگاه روی من تأثیر میگذاشت و لذت میبردم. وقتی به این زیبایی "توی سرم جهنمه انگار واسه همینم خیلی سردم نیست" ترانه سرودهای به زیبایی هم آن را بخوان! واقعاً حیف است.
از نکات قابلتوجه در این کارگاه ترانهخوانی یکی از هنرجویان به اسم «وصال امیری» بود که با اجازه از بابک صحرایی و رضا صادقی، ترانه خود را بهصورت آواز خواند و آرزو داشت روزی یکی از ترانههایش را رضا صادقی اجرا کند.
معشوقهای تبر به دست!
رضا صادقی که توجه خوبی نسبت به ترانههای خواندهشده در این کارگاه داشت در ادامه به نگاههای غمبار اعتراض کرد و گفت: چرا کسی حالش خوب نیست؟! حیف است کمی حال خوب داشته باشید. چرا فکر میکنید فقط شما خوب هستید؟ کمی با دید طرف مقابل نگاه کنید. تا اینجا من متوجه شدم هر معشوقی تبر به دست است.
پرسش و پاسخ
در ادامه پس از ترانهخوانی دیگر هنرجویان کارگاه ترانه بابک صحرایی نوبت به پرسش و پاسخها رسید و رضا صادقی به تعدادی از سوا لاتی که توسط حاضرین طرحشده بود پاسخ داد.
مراعات مخاطبین و نگاهی داخلی به تور کنسرتهای آمریکا
بابک صحرایی در ابتدای این پرسش و پاسخها، از رضا صادقی در خصوص تور کنسرتهایش در آمریکا سؤال کرد که این اتفاق برای اولین بار توسط خوانندهی داخلی افتاده و تمامی بلیتهای کنسرتهایش در تمامی شهرها چند روز قبل از اجرا به اتمام رسیده و بهاصطلاح غربی "سولد اوت" شده بود.
رضا صادقی در جواب این سؤال گفت: کنسرتهای خوبی را داشتیم و ایرانیان مقیم آمریکا، مراعات هنرمندی که از ایران آمده بود را کردند و این اتفاق برای شخص من بسیار جالب بود. ضمن اینکه نگاهی داخلی به کنسرتها داشتند و توقع اجراهای غربی را نداشتند. همچنین نوازندههای ایرانی و خارجی خوبی بنده را همراهی کردند.
اجرا در تهران با ارکستری بزرگ روی صحنه میرود
رضا صادقی در خصوص همکاری مجدد با بهنام ابطحی بهعنوان رهبر ارکستر و شروع تور کنسرتهایش بعد از ماه مبارک رمضان توضیح داد: در صفحات شخصی خودم نیز ضمن تقدیر و تشکر اعلام داشتم که از تاریخ 11 خردادماه با دوستان خوبم در بند مشکی پوشان خداحافظی کردم نه بهحکم خوشآیند یا بد آیند بلکه به تغییر نگاه صحنهای بنده نسبت به موسیقی این اتفاق افتاد و از بازگشت بهنام ابطحی خوشحال هستم چراکه بهنام ابطحی به لحاظ مشکلات فکری، فرصت حضور در گروههای موسیقی را نداشت و از بعد ماه رمضان باحال و هوای دیگری اجراها را روی صحنه خواهیم برد.
صادقی همچنین در مورد تغییرات دیگر در این ارکستر بیان کرد: شک نکنید در کنسرتهای تهران با ارکستر بزرگی روی صحنه خواهیم رفت. این را هم باید اضافه کنم که یاران قدیمی من چون مرتضی کریمی،فاضل پیش و ... با من همراه هستند چراکه تمام حس جنوبی بودن را از آنها میگیرم.
رضا صادقی: زمانی که من نیاز به فرصت داشتم، کسی نبود
خواننده آلبوم فقط گوش کن در مورد همکاری با ترانهسرایان جوان در چند سال اخیر نیز اظهار کرد: من به تاریخ این اتفاق نگاه میکنم که شاید ده یا پانزده سال آینده عدهای بگویند که رضا صادقی فرصتی را برای دیده شدن کلامهای قوی ایجاد میکرد کما اینکه دوستانی که از آنها ترانه مختلف داشتم اکنون با خوانندههای دیگر در حال همکاری هستند. این ماجرا از زمانی شروع شد که کمی به خودم برگشتم و دیدم زمانی که من نیاز به فرصت داشتم کسی نبود تا این امکان را بدهد و این اتفاق برای من لازم بود تا بتوانم در این وادی هم حرفی برای گفتن داشته باشم.
خیلی سخت است بچههایت را بگیرند و بگویند ادعای پدری کن!
صادقی که باقدرت از موانع سر راهش عبور کرده در توضیح احساسش هنگام مرور این خاطرات گفت: من یکوقتهایی خاطراتم درد میکند تا جایی که حتی صدایش را میشنوم. یادآوری برخی خاطرات آنقدر شرمآور هست که فقط به دردت اضافه میکند فقط خدا را شکر میکنم که حامیانی چون مشکی پوشان و مشکی دوستان داشتم کسانی که آنطور که باید حضور داشتند. خیلی سخت است بچههایت را بگیرند و بگویند ادعای پدری کن! نمیدانستم باید چهکار کنم ولی این حمایت اطرافیانم باعث شد با یک آلبوم من را روی صحنه بپذیرفتند.
یکی از برترین بانوان؛ مادر من است/ قدرتم به خودم ثابت شد.
بابک صحرایی در ادامه خاطرهای از انتشار عکس رضا صادقی در مجله هفت نگاه را تعریف کرد که کنار دو دوست دیگرش بود و علیرغم تمام محرومیتهایی که داشت در نگاهش امید به زندگی دیده میشد. و از صادقی خواست تا در مورد دوران کودکی و روزهای زندگی در بندرعباس بگوید.
رضا صادقی ضمن ابراز علاقه برای یادآوری و صحبت در خصوص دوران گذشتهاش، گفت: امروزه دنیای ترانهسرا، خواننده و آهنگساز شدن خیلی سادهتر شده است (به نظر من بد نیست) اما دوست دارم از دوران کودکیام بگویم که فکر نکنند بنده در ناز و نعمت بزرگ و خواننده شدهام. اینکه تأکید میکنم بر روی قدرت بانوان به خاطر این است که یکی از برترین زنانی که میشناسم مادرم است. این موضوع را با خاطرهای میگویم. در دوران کودکی به خاطر شرایطی که داشتم مدرسههای معمولی من را پذیرش نمیکردند اما مادرم اصرار داشت که باید در مدرسههای معمولی درس بخوانم و تمام مسئولیتها را نیز بر عهده گرفت. مادرم از ساعت هفت صبح تا دوازده ظهر در دمای 48 درجه بندرعباس پشت درب مدرسه مینشست تا زنگ آخر به صدا دربیاید تا من را در آغوش بگیرد و به خانه ببرد.
این خواننده افزود: همیشه میخواستم این نگاه که بگویند "بیچاره مادرش" از روی من برداشته شود به همین خاطر از کلاس سوم ابتدایی به بعد از مادرم خواستم که دیگر نیاید. شاید از آنجا به بعد قدرتم به خودم ثابت شد. بههرحال از دنیای کودکی و محرومیتهای بندرعباس سعی کردم الماسی را در وجود خودم پیدا کنم اما آنقدر برایم با ارزش بود که روی هر نگینی نگذارم.
رضا صادقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر استفاده کمتر از ترانههای خودش در سالهای اخیر گفت: در این دو، سه سال اخیر احساس کردم لازم است از تفکرات افرادی که بنا به شرایط، بیشتر در جامعه حضور دارند استفاده کنم. البته اکثر ترانههایی که از دوستان ترانهسرا اجرا کردم با تفکرات من همگون بود و استفاده از آنها یعنی بیان خود بنده. از این به بعد شاید افرادی که از ترانههایشان استفاده میکنم خیلی محدود شوند و به شاگردی عزیزی چون بابک و دیگر دوستان برمیگردم و در محضرشان شاید چندخطی بنویسم و بیشتر از ترانههای خودم خواهید شنید.
بابک صحرایی: رضا صادقی جزو بهترین ترانهسرایان بعد از انقلاب است
بابک صحرایی در تکمیل صحبتهای رضا صادقی با تأکید روی صحبتهایش بیان کرد: معتقدم که رضا صادقی از منظر ترانهسرایی جزو بهترین ترانهسرایان بعد از انقلاب است و بسیار ارزش دارد وقتی چنین خواننده و هنرمندی از خودش کم میکند تا برای دیگر ترانهسرایان هم فضایی را ایجاد شود.
صحرایی افزود: شخصاً شاهد بودم که رضا صادقی ترانههای بسیار خوبی را (زیباتر از آنچه ما نوشتیم) در این سالها نوشته اما آگاهانه فرصتی برای دیگر ترانهسرایان ایجاد کرد. همیشه به او گفتهام که ترانه نوشتن برای تو خیلی سخت هست چون خودت بهتر از ما مینویسی و تمام این اندیشهها در تو به بلوغ و تکامل رسیده است.
«عصا» ترانهای که برای صادقی نوشته شد
یکی از هنرجویان کارگاه ترانه در سؤالی نسبت به اجرای ترانهی کمتری از بابک صحرایی توسط رضا صادقی اعتراض کرد و این خواننده در جواب گفت: آدمهایی هستند که جهان بزرگی دارند درنتیجه اگر بخواهی از این جهانشان زیبایی را طلب کنی قاعدتاً دوست داری زیباترین برای تو باشد. اما میبینی بزرگان زیبایی را طلب کردند و تو به این اندیشه میرسی که با چه حسی باید بگویی بهترین کار را میخواهم؟! البته بهترین کارها را باهم داشتیم اما بعضی وقتها ترانه نمیدهد(با خنده)
بابک صحرایی نیز بیان کرد: کم پیشآمده در هنگام ترانه نوشتن خودم را در کالبد یک خواننده قرار بدهم و زندگیاش را بنویسم و رضا صادقی جزو همان معدود اتفاقها است و برای اولین بار در کارگاه ترانهام قصد دارم ترانهای که روح رضا صادقی را در خودم حس کردم و نوشتم را برایتان بخوانم. این را هم بگویم که در آینده چند ترانه از بنده با صدای رضا صادقی خواهید شنید.
سپس بابک صحرایی ترانهای که برای صادقی نوشته بود با عنوان «عصا» را خواند .
اجرای دو قطعه «جوونی» و «ماه و موهات»
در ادامه رضا صادقی به درخواست بابک صحرایی با همراهی پیانوی امین قباد قطعهی جوونی را اجرا کرد که با همخوانی ارتش مشکی پوش و هنرجویان کارگاه همراه بود.
سپس برای اجرای آخرین قطعه، نیکان پشت پیانو نشست و با همراهی حاضرین و در فاصلهی کمی با رضا صادقی، قطعهی «ماه و موهات» اجرا شد البته ترانه آن کمی متفاوتتر از آنچه قبلاً شنیده بودیم به اجرا درآمد.
از نکات قابلتوجه این برنامه حضور پسربچهای در بین ارتش مشکی پوش بود که بین اجرای دو قطعه، او ترانهای را برای رضا صادقی خواند و موردتوجه قرار گرفت.
گرفتن عکس یادگاری ارتش مشکی پوش و هنرجویان کارگاه ترانه با رضا صادقی و بابک صحرایی حسن ختام این جلسه بود.
نیکان، امین قباد، پدرام آزاد، حامد صوفی پور ازجمله مهمانان این کارگاه بودند.
میتوانید بخشی از اجرای قطعه جوونی توسط رضا صادقی را در اینجا ببینید.